دیادوخوی

لغت نامه دهخدا

دیادوخوی. [دُ خُی ْ ] ( اِخ ) ( از یونانی دیادخئوتای بمعنی جانشینان ) یا خلفای اسکندر،سرداران و اداره کنندگان دستگاه اسکندر مقدونی که پس ازمرگ وی ( 334 ق. م. ) در صدد تصرف امپراطوری او برآمدند. عمده ترین آنها آنتی پاتر و پسرش کاساندروس ، پردیکاس ، آننیگونوس اول ، بطلمیوس اول ، سلوکوس اول ولوسیماخوس بودند و نخستین کشمکش بر سر نیابت سلطنت روی داد. اسکندر برادری سبک عقل بنام فیلیپ و پسری از رکسانه داشت که پس از مرگ پدر بدنیا آمد، در 323 - 322 ق.م. نیابت سلطنت عملاً در دست پردیکاس بود، ولی آنتی پاتر مدعی این مقام بود. ائومنس هواخواه پردیکاس بود،و آنتیگونوس اول و بطلمیوس اول و کراتروس طرفدار آنتی پاتر بودند. در نبرد سال 321 ق.م. متحدین آنتی پاترپیروز شدند ولی کراتروس کشته شد. پس از وفات آنتی پاتر ( 319 ق. م. ) کشمکش بشدت تجدید شد... خلفای اسکندرکه خود را عنوان پادشاه داده بودند جنگ را ادامه دادند ولی معمولاً سال ( 281 ق.م. ) که سال پیروزی سلوکوس اول بر لوسیماخوس است پایان دوره دیادوخوی محسوب میشود. جنگهای دیادوخوی منجر به تجزیه امپراطوری در زمان اعقاب بطلمیوس ، سلوکوس ، و آنتیگونوس - به امپراطوریهای کوچکتری گردید. ( از دائرة المعارف فارسی ).

دانشنامه عمومی

دیادوخوی ( /daɪˈædəkaɪ/ ؛ جمع لاتین دیادوخوس، از زبان یونانی: Διάδοχοι، "جانشینان" دیادوخوی ) ژنرال ها، خانواده و دوستان اسکندر مقدونی بودند که پس از مرگ اسکندر در سال ۳۲۳ پ. م برای کنترل امپراتوری او جنگیدند. جنگ های دیادوخوی آغاز دوران هلنی از دریای مدیترانه تا دره رود سند است. برجسته ترین دیادوخوی ها شامل بطلمیوس، آنتیگون، کاساندر و سلوکوس به عنوان آخرین بازمانده های دیادوخوی ها در پایان جنگ های جانشینان هستند که به ترتیب در مصر، آسیای صغیر، مقدونیه و ایران حکومت می کردند و دوام این دودمان ها چندین قرن به طول انجامید. [ ۱]
در یونان باستان، diadochos[ ۲] اسمی است ( عنوان یا صفت ) که از فعل، diadechesthai، «به معنای موفق به»، [ ۳] ترکیبی از dia - و dechesthai، «به معنای دریافت کردن» تشکیل شده است. [ ۴] مجموعه کلمه آن مستقیماً از زبان هندواروپایی و کلمه *dek - ، «به معنای دریافت» می آید، که اشکال ماهوی آن از درجه o، *dok - است. [ ۵] برخی از معانی مهم انگلیسی آن عبارتند از: تلاش، «آموزش دریافت شده»، شایسته، «مناسب برای دریافت»، یا معانی متناقض مانند «ضد آنچه دریافت می شود. » پیشوند dia - معنی را کمی تغییر می دهد تا یک انتظار اجتماعی به دریافت شده اضافه کند. دیادوخوس نیز به معنای کسی است که انتظار دارد چیزی را دریافت کند.
دقیقاً همین عنوان بود که به نزاع در دوران هلنی کمک کرد و از اسکندر شروع شد. فیلیپ با زنی ازدواج کرده بود که نام خود را به المپیاس تغییر داد تا به افتخار هم زمانی پیروزی فیلیپ در بازی های المپیک و تولد اسکندر، به او ابراز علاقه نشان دهد. مقر اصلی مقدونیه Basileia یا حکومت نامیده می شد، عنوان حاکم باسیلیوس بود و عنوان مُهر فیلیپ به آن عنوان بود.
پسر و وارث آنها، اسکندر، با مراقبت بزرگ شد و توسط فلاسفه برجسته منتخب آموزش دید. گفته می شود که فیلیپ از خوشحالی گریه کرد وقتی اسکندر شاهکاری را انجام داد که هیچ کس دیگری قادر به انجام آن نبود و اسب وحشی بوکفالوس را در اولین تلاش خود در برابر تماشاگران بدبین از جمله پادشاه رام کرد. فیلیپ در میان تماشاگران تشویق کننده سوگند یاد کرد که مقدونیه برای اسکندر به اندازه کافی بزرگ نیست. [ ۶] هنگامی که فیلیپ در مبارزات انتخاباتی بود، اسکندر از گزارش هر پیروزی می نالید که پدرش هیچ چیز قابل توجهی برای او باقی نمی گذاشت.
عکس دیادوخویعکس دیادوخویعکس دیادوخویعکس دیادوخویعکس دیادوخویعکس دیادوخوی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس