دی جان
لغت نامه دهخدا
دیجان. [ دَ ی َ ] ( ع اِ ) عیال ریزه مرد. ( منتهی الارب ). حواشی صغار. ( از اقرب الموارد ) ( لسان العرب ). در شرح قاموس بفارسی وترکی شتران خرد آمده است. || پاره کلان از انبوه ملخ. ( منتهی الارب ). پاره بزرگ از ملخ. ( از اقرب الموارد ) ( از لسان العرب ). اما در شرح قاموس بفارسی پای ملخ ترجمه شده و ظاهراً از ترکیب رجل الجرادبه اشتباه افتاده و رجل را که بمعنای گروه از ملخ است به پای ملخ ترجمه کرده است. ( یادداشت لغتنامه ).
دیجان. ( اِخ ) قریه ای است یک فرسنگ و نیمی میانه شمالی و مغرب تل بیضا. ( فارسنامه ناصری ).
دانشنامه عمومی
دی جان یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان آلان برآغوش بخش مهربان شهرستان سراب واقع شده است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف
wiki: دی جان
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید