دگم
/dogm/
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
واژه یونانی با حروف لاتین به شکل Dogma با تلفظ دُگما به زبان آلمانی، شاید در اصل و ریشه از کلمه دُکمه ( پیراهن یا کت ) از زبان فارسی اقتباس گردیده بوده باشد. بهر حال آموزش دگماتیک خاص و ویژه کلیسای کاتولیک نمی باشد بلکه خاص و ویژه هر آئین و دین و مذهبی ست. پیرو هر آئین و دینی که بر این باور باشد که محتوای کتاب دینی اش ابلاغ کلام خدا در قالب وحی به گوش سر و دل بنیانگذار دین و مخترع یوغ سنگین یا سبک شریعت است، یک انسان دگم اندیش محسوب میشود.
... [مشاهده متن کامل]
دو داستان مبدئی و بنیادی ادیان ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام ؛ یکی آفرینش شش روزه جهان و دیگری خلق بابا آدم و ننه حوای حضرات موسا و ایسا و محمّد تحت القاب نیمه سنگینی از قبیل ابو - و اُم البشر، دو افسانه خیالی اوهامی بیش نبوده و نمی باشند، به این معنا که محتوای آن دو داستان از طرف خدای حقیقی و واقعی ( یعنی ظاهر و باطن این واقعیت و طبیعت یا محیط و محتوای هرکدام از گیتی ها، کیهان یا جهان های متناهی، مساوی، موازی و بیشمار ) و به امر و خواست وی و از آسمان نازل نشده و در قالب وحی به گوش سر و دل سرایندگان ( اول موسی و سپس محمّد ) ابلاغ نگردیده، طنین نیفکنده، نجوا نشده است.
این دو داستان مبدئی - بنیادی قوای ادراکی فهم و عقل پیروان این سه دین بخصوص در سطوح رهبری و پیشوائی و مرجعیت تقلید و در رشته های فقه و کلام و تفسیر، آیه و روایت و حدیث شناسی، الاهیات و حکمت و عرفان را طوری قفل نموده که با هیچ نوع کلید زمینی قابل گشودن و افتتاح نمی باشد مگر یک معجزه نوین آسمانی رُخ دهد و یک فراکلیت یا کلید ماورائی از آسمان روی زمین بیفتد و یک فرد اُمی آنرا پیداکند.
این دو افسانه مبدئی و بنیادی را به زبان تمثیل میتوان به یک زندان دو سلولی تشبیه نمود که حصار و دیوار های آن نامرئی باشد و قوای ادراکی فهم و عقل حضرات در آن در حبس دائم العمر بسر ببرند . از لحاظ جسمانی آزاد اند، اما اندیشه ها یا فکار و خیالات اوهامی آنان در پشت دیوار های نامرئی آن زندان دو سلولی مخوف و هولناک شبانه روز در حال پرسه زنی اند.
پوشیدن پیراهن های بدون یخه ( یا یقه ) سمبل یا نشانه مشترک دگم اندیشی پیشوایان و مراجع تقلید این سه دین به اصطلاح الهی - آسمانی - وحیانی - توحیدی می باشد.
این حضرات از عصر موسا ( موسی ) تاکنون هنوز نمیدانند که نام ابراهیم با حروف لاتین به شکل Abraham با تلفظ آبراهام به معنای پدر اقوام ( یهود و عرب ) نبوده و نمی باشد بلکه از سه کلمه فارسی سومری به شکل زیر ساخته شده : Ab rah am با تلفظ آبِ راه ام.
به زبان پدر ( یا مادر ) به معنای توشه نوشیدنی راه من. همان مشک آبی که با خود بسر مزرعه یا بهنگام چراندن احشام، بهمرا می بردند.
در پایان کلام کودکانه امروز خود که امیدوارم سر گردشگران محترم اینترنتی در فضای مجازی و مراجعه کنندگان گرامی به این سایت ارزشمند را بدرد نیاورده باشد، بیان یکی دو بیت شعر کودکانه در میدان رقابت مسالمت آمیز با دگم های آئینی، دینی و مذهبی از یکطرف و دگم های آتئیستی و کمونیستی از طرف دیگر:
این گیتی یا کیهان و یا این جهان چه باشد با این همه وسعت و گستردگی و فراخی از دید محدود ما انسان ها در بین جهان های متناهی و مساوی و موازی و بیشمار/
جز قطره ی ناچیزی جاودانه گرفتار در بند و کمند و پیچ و خم زلف و عشق تو ای یار ای پروردگار یا در بطن وجود و ماهیت و ذات مطلق و بیکران تو ای آفریدگار/
بخوبی دانم که تو نیافریده ای مارا بهر طاعت و بندگی یا به لسان قرآن الا لیعبدون/ بلکه تا کنی مارا راست و درست و حسابی وان هم نه بسان ماریا مادر ایسا یا مریم عذرا و باک راه/ الا یعنی بلکه یا مگر به معرفت کامل ابعاد فراوان و بیکران خویش هدایت و رهنمون مارا/
تا سهیم گردانی و بهره مند نمائی از عشق و زندگی بی آغاز و بی پایان، لایزال و جاودانه خویش مارا/
لذا شیخیا !!
بیا گر خود نمی خواهی نخواه اما دست کم بگذار که دیگران رسند به سعادت های نسبی دینوی در همین جا و حال درین زمان و مکان/
در عوض پیشکش خود و جمیع گذشتگان و حال و آیندگانت باد این شاه الله کلیه ی سعادت های برزخی و اخروی در لازمان و لامکان/
بیا تا باهم پیاله ای از شراب کودکانه این حکیمک نوشیم در همین جا و حال بر گرد این میز زرین/ که به قول حافظ شیرین سخن نمونه اش را نیابی در قنات کوثر و جویبار زمزم در بهشت برین/. .
... [مشاهده متن کامل]
دو داستان مبدئی و بنیادی ادیان ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام ؛ یکی آفرینش شش روزه جهان و دیگری خلق بابا آدم و ننه حوای حضرات موسا و ایسا و محمّد تحت القاب نیمه سنگینی از قبیل ابو - و اُم البشر، دو افسانه خیالی اوهامی بیش نبوده و نمی باشند، به این معنا که محتوای آن دو داستان از طرف خدای حقیقی و واقعی ( یعنی ظاهر و باطن این واقعیت و طبیعت یا محیط و محتوای هرکدام از گیتی ها، کیهان یا جهان های متناهی، مساوی، موازی و بیشمار ) و به امر و خواست وی و از آسمان نازل نشده و در قالب وحی به گوش سر و دل سرایندگان ( اول موسی و سپس محمّد ) ابلاغ نگردیده، طنین نیفکنده، نجوا نشده است.
این دو داستان مبدئی - بنیادی قوای ادراکی فهم و عقل پیروان این سه دین بخصوص در سطوح رهبری و پیشوائی و مرجعیت تقلید و در رشته های فقه و کلام و تفسیر، آیه و روایت و حدیث شناسی، الاهیات و حکمت و عرفان را طوری قفل نموده که با هیچ نوع کلید زمینی قابل گشودن و افتتاح نمی باشد مگر یک معجزه نوین آسمانی رُخ دهد و یک فراکلیت یا کلید ماورائی از آسمان روی زمین بیفتد و یک فرد اُمی آنرا پیداکند.
این دو افسانه مبدئی و بنیادی را به زبان تمثیل میتوان به یک زندان دو سلولی تشبیه نمود که حصار و دیوار های آن نامرئی باشد و قوای ادراکی فهم و عقل حضرات در آن در حبس دائم العمر بسر ببرند . از لحاظ جسمانی آزاد اند، اما اندیشه ها یا فکار و خیالات اوهامی آنان در پشت دیوار های نامرئی آن زندان دو سلولی مخوف و هولناک شبانه روز در حال پرسه زنی اند.
پوشیدن پیراهن های بدون یخه ( یا یقه ) سمبل یا نشانه مشترک دگم اندیشی پیشوایان و مراجع تقلید این سه دین به اصطلاح الهی - آسمانی - وحیانی - توحیدی می باشد.
این حضرات از عصر موسا ( موسی ) تاکنون هنوز نمیدانند که نام ابراهیم با حروف لاتین به شکل Abraham با تلفظ آبراهام به معنای پدر اقوام ( یهود و عرب ) نبوده و نمی باشد بلکه از سه کلمه فارسی سومری به شکل زیر ساخته شده : Ab rah am با تلفظ آبِ راه ام.
به زبان پدر ( یا مادر ) به معنای توشه نوشیدنی راه من. همان مشک آبی که با خود بسر مزرعه یا بهنگام چراندن احشام، بهمرا می بردند.
در پایان کلام کودکانه امروز خود که امیدوارم سر گردشگران محترم اینترنتی در فضای مجازی و مراجعه کنندگان گرامی به این سایت ارزشمند را بدرد نیاورده باشد، بیان یکی دو بیت شعر کودکانه در میدان رقابت مسالمت آمیز با دگم های آئینی، دینی و مذهبی از یکطرف و دگم های آتئیستی و کمونیستی از طرف دیگر:
این گیتی یا کیهان و یا این جهان چه باشد با این همه وسعت و گستردگی و فراخی از دید محدود ما انسان ها در بین جهان های متناهی و مساوی و موازی و بیشمار/
جز قطره ی ناچیزی جاودانه گرفتار در بند و کمند و پیچ و خم زلف و عشق تو ای یار ای پروردگار یا در بطن وجود و ماهیت و ذات مطلق و بیکران تو ای آفریدگار/
بخوبی دانم که تو نیافریده ای مارا بهر طاعت و بندگی یا به لسان قرآن الا لیعبدون/ بلکه تا کنی مارا راست و درست و حسابی وان هم نه بسان ماریا مادر ایسا یا مریم عذرا و باک راه/ الا یعنی بلکه یا مگر به معرفت کامل ابعاد فراوان و بیکران خویش هدایت و رهنمون مارا/
تا سهیم گردانی و بهره مند نمائی از عشق و زندگی بی آغاز و بی پایان، لایزال و جاودانه خویش مارا/
لذا شیخیا !!
بیا گر خود نمی خواهی نخواه اما دست کم بگذار که دیگران رسند به سعادت های نسبی دینوی در همین جا و حال درین زمان و مکان/
در عوض پیشکش خود و جمیع گذشتگان و حال و آیندگانت باد این شاه الله کلیه ی سعادت های برزخی و اخروی در لازمان و لامکان/
بیا تا باهم پیاله ای از شراب کودکانه این حکیمک نوشیم در همین جا و حال بر گرد این میز زرین/ که به قول حافظ شیرین سخن نمونه اش را نیابی در قنات کوثر و جویبار زمزم در بهشت برین/. .
اعتقادات بر پایه ایمان همراه با تعصب به هرچیزی را دُگم می گویند
تو از کومان اومدی من از آهنگ بهرام
ما مثل هم نیستیم
ما مثل هم نیستیم
دگم به معنی خودرای ، معادل ضرب المثل مرغ یک پا داره ، روی اعتقادات خود پافشاری کردن و زیر بار نرفتن
یعنی خودرای ، پافشاری کردن روی اعتقادات
با کلمه انگلیسی dogma و dogmatism ارتباط داره و به معنی خشک اندیشی اه
دگم یعنی خارج از چارچوب و قواعد مشخص فکر کردن کسی که اینو ندونه کوماندویی نیست
خشک مغز، متحجر
دگم کسیه که روی حرفش پافشاری میکنه و هر کسی که به او ثابت که حرفش اشتباه است او قبول نمی کند.
یک کوماندویی اینو از قبل میدونسته🗿🚬
به زبان سنگسری
اِنون که باور اشون سِماجت ها کنده
Enon keh baver eshon semajet hakemndeh
ز جهالت ز دانش خود سماجت
دگم بودن خود را دارد حاجت
ز عقیده خود نیاید کوتاه دگم هست روایت
ز عقیده خود دگم نیست آگاه این هست حکایت
... [مشاهده متن کامل]
ز تشخیص حق و ناحق ناآگاه هست در خود دلالت
ز یک چشم به جهان نظر چشم دیگر نه در این بی نهایت
دگم غرق در خود نپذیرد هیچ کوکب هدایت
دگم اول و آخر یک کلام در ذهن دارد سماجت
پارسی ز دگم نیاید سعادت وزیر در ذهن وروایت
بجز در تاریکی نیست روشنائی نیست حقیقت🌹🌹🌹🌹🌹🌸🌺🍇🌿🍓🍅🍉
اِنون که باور اشون سِماجت ها کنده
ز جهالت ز دانش خود سماجت
دگم بودن خود را دارد حاجت
ز عقیده خود نیاید کوتاه دگم هست روایت
ز عقیده خود دگم نیست آگاه این هست حکایت
... [مشاهده متن کامل]
ز تشخیص حق و ناحق ناآگاه هست در خود دلالت
ز یک چشم به جهان نظر چشم دیگر نه در این بی نهایت
دگم غرق در خود نپذیرد هیچ کوکب هدایت
دگم اول و آخر یک کلام در ذهن دارد سماجت
پارسی ز دگم نیاید سعادت وزیر در ذهن وروایت
بجز در تاریکی نیست روشنائی نیست حقیقت🌹🌹🌹🌹🌹🌸🌺🍇🌿🍓🍅🍉
دگم کسی است که به دانسته هایش باورمندانه نگاه می کند و از پذیرش هر گونه نظر مخالف یا غیر از خودش پرهیز می کند
درست شبیه به سیستمی با فایل های بسته و غیر قابل ویرایش می ماند.
درست شبیه به سیستمی با فایل های بسته و غیر قابل ویرایش می ماند.
هرکی کوماندیه لایک کنه.
با توحه به چیزی که کومان بهم یاد داد یعنی کسایی که خیلی به عقاید خود پافشاری میکنند و از امتحان کردن چیز های جدید بیزارند.
dogmatic جزمی، کوته فکر، متعصب، غره، نا منعطف، خشک، لجوج
نژاد پرستی و تعصب بیس از اندازه میشه دُگم
براساس لغتنامه کومان دگم ادمیه که روی علایقش پافشاری میکنه و از امتحان کردن چیز های جدید و ریسک کردن بیزاره و تصمیمی برای تغییر نقطه نظر نداره
فردی که بابت علاقه هایش ریسک نمیکند و اغلب تغییر نقطه نظر در چیزی نمیدهد و از امتحان کردن چیز های جدید بیزار است البته این معنییه که کوروش و ایمان بهم یاد دادن
قشری
دگم یعنی کسی که فقط عقاید خود را درست می داند که یکی از ویژگی های امیر صدرا کفایی است
قانون جامد
بنام خداوندمهربان اگردرهرنهادی یک نفرامثال شهیدان والامقام بهشتی رجایی باهنر وروحانی مبارزومردمی حاج اقا کافی وجودداشت این انقلاب دست نااهلان که امام خمینی رحمة الله علیه فرمودندنمی افتاد زورظلم وستم درهرزمانه
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
ای هست امااگرانسانهای باایمان واقعی باشد به دین اسلام کشورومردمش ضررنمی خوردافسوس وهزاران هزارافسوس که ریاتظاهرودوروبودن مدشده دگم یعنی زورظلم وستم
خشک وبی منطق ومتعصب
خشک ومتعصب وبی منطق
پافشاری روی عقایدی که بدون دلیل و مدرک انجام بشه
چه بسا عقاید درست یاغلط باشند ، به عبارتی آدم جر بحث کن، آدمی که سر یه جورایی میشه گفت لجباز
چه بسا عقاید درست یاغلط باشند ، به عبارتی آدم جر بحث کن، آدمی که سر یه جورایی میشه گفت لجباز
خصلت خوبی نیست غیر قابل تحمله
دُگم: عقیده ی خشک و انعطاف ناپذیر
دُگماتیک: فردِ جزم اندیش و متعصب
_ و یا همچنین: چیزی وابسته به دگم_
دُگماتیسم: جزم اندیشی، خشک اندیشی، تعصب
دُگماتیک: فردِ جزم اندیش و متعصب
_ و یا همچنین: چیزی وابسته به دگم_
دُگماتیسم: جزم اندیشی، خشک اندیشی، تعصب
دُگم
کسی که بر عقاید خودش پافشاری داره، خواستار تغییر نیست و بر این عقیده است که فقط نظر خودش درسته
کسی که بر عقاید خودش پافشاری داره، خواستار تغییر نیست و بر این عقیده است که فقط نظر خودش درسته
کسی که بدون دلیل منطقی روی اعتقاد غلطش پافشاری میکند
همانطور که بهرام نورایی میگه وای به حال اون که دگم بود ترسید از تغییر و ترکم کرد
همانطور که بهرام نورایی میگه وای به حال اون که دگم بود ترسید از تغییر و ترکم کرد
خود محوری و خود رایی را دُگم و یا دگماتیز میگویند
دگم یه اسم است به پادشاهان ونیز فعلی در ایتالیا گفته میشده تقریبا به معنی مستبد در فارسی است ولی همان اسم پادشاهان قبل از میلاد درسترس چون بنوعی خودشان را رابط خدا هم میدانستند
اصرار بر باور خود به عنوان حقیقت
دگم. . به معنیه متعصب بودن بیجا . . ویابرای کسی که بخوادحرفشوبکرسی بشونه وبگه فقط همین کاردرسته ومن راست میگم بکارمیرود. . دگمی بودن به ادم لجبازوقدویک دنده میگن که به زوربخوادچیزی روبه دیگران تحمیل کنه . .
ابن نطرمنه
ابن نطرمنه
جزم اندیشی ، شخصی که بدون شک کردن به عقایدش آنها را پذیرفته و روی درستی آن پافشاری میکند
گیر
کسی که براساس اندیشه خود به دیگران گیر میدهد
کسی که براساس اندیشه خود به دیگران گیر میدهد
یه چیزی تو مایه های تکفیری که فقط خودشو قبول داره قُدولجباز
مصرّ به مشتبه
صُلب
لجباز
بمعنی اصل تغییر ناپذر ومحکم وراهگشاه برای جامه بعنوان الگو
مانند رفتار حضرت علی با مردم
در ضمن در سخنرانی معرف شهید والامقام ان قاضی القضات فهیم ودانشمند ایت الله دکتر بهشتی هم
به صراحت با ان اشاره شده ودر تاریخ ثبت شده
مانند رفتار حضرت علی با مردم
در ضمن در سخنرانی معرف شهید والامقام ان قاضی القضات فهیم ودانشمند ایت الله دکتر بهشتی هم
به صراحت با ان اشاره شده ودر تاریخ ثبت شده
دگم بمعنی واقعیت و اصل تغییر ناپذیر هم هست. در سخنرانی معروف مرحوم بهشتی هم بهمین معنی است.
نوعی تعصب و تحجر و پافشاری بر عقاید بدوندر نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی که در اسلام و فقه مخالف با فقه پویاست
ینی متعصب
فرد خشک اندیش ، فرد جزمی ، کسی که فقط باور خود را درست میداند ، این افراد افکار غیرتاریخی و متافیزیکی شدیدی دارند .
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٤٤)