دگرگونی فرهنگی یا تغییر فرهنگی ( به انگلیسی: Culture change ) اصطلاحی است که در سیاست گذاری عمومی استفاده می شود و بر تأثیر سرمایه فرهنگی بر رفتار افراد و جامعه تأکید می کند. گاهی به آن جابجایی فرهنگی گفته می شود، که به معنای بازسازی مفهوم فرهنگی یک جامعه است. این امر بر عوامل تعیین کننده سرمایه اجتماعی و فرهنگی تصمیم گیری و نحوه تعامل این عوامل با سایر عوامل مانند در دسترس بودن اطلاعات یا انگیزه های مالی پیش روی افراد برای هدایت رفتار تأکید می کند.
... [مشاهده متن کامل]
این تأثیرات سرمایه فرهنگی شامل نقش والدین، خانواده ها و افراد نزدیک است. سازمان هایی مانند مدارس و محل کار؛ جوامع و محلات؛ و تأثیرات اجتماعی گسترده تر مانند رسانه ها. استدلال می شود این سرمایه فرهنگی در ارزش ها، نگرش ها یا هنجارهای اجتماعی خاص ظاهر می شود که به نوبه خود «نیت های» رفتاری را هدایت می کند که افراد در رابطه با تصمیم ها یا دوره های عمل خاص اتخاذ می کنند. این مقاصد رفتاری با سایر عوامل محرک رفتار مانند انگیزه های مالی، مقررات و قوانین، یا سطوح اطلاعات تعامل دارند تا رفتار واقعی را هدایت کنند و در نهایت به سرمایه فرهنگی اساسی بازخورد دهند.
به طور کلی، کلیشه های فرهنگی مقاومت زیادی در برابر تغییر و بازتعریف خود نشان می دهند. فرهنگ، اغلب در هر نقطه ای از زمان برای مشاهده گر ثابت به نظر می رسد زیرا جهش های فرهنگی به صورت تدریجی رخ می دهند. تغییر فرهنگی یک فرایند طولانی مدت است. سیاست گذاران باید تلاش زیادی برای بهبود برخی از جنبه های اساسی ویژگی های فرهنگی یک جامعه انجام دهند.
جریانی است که در آن در نتیجهٔ برخورد یک فرهنگ با فرهنگ دیگری، دگرگونی در نهادها، ارزشها، گرایش ها و روش های یک فرهنگ و جامعه ایجاد می شود. برخی از جامعه شناسان این روند را تغییر اجتماعی ( Social Change ) نامیده اند ولی به نظر می رسد که اصطلاح دگرگونی فرهنگی شامل تر و جامع تر است.
اصطلاح دگرگونی فرهنگی و دگرگونی اجتماعی که مورد قبول جامعه شناسان معاصر قرار گرفته، نسبتاً اصطلاح تازه ای است؛ قبلاً اصطلاح تکامل اجتماعی ( Social Evolution ) و پیشرفت اجتماعی ( Social Progress ) متداول بوده است که ناشی از بینش داروینی و مارکسیستی و اسپنسری بوده و بازتاب های ایدئولوژیک و عقیدتی داشته و از این پندار حکایت می کرده است که هر دگرگونی خواه ناخواه در جهت تکامل است از همین رو جامعه شناسان اصطلاح دگرگونی اجتماعی و فرهنگی را به عنوان یک اصطلاح مشخص علمی جامعه شناسی پذیرفتند، چرا که از مفاهیم و بازتاب های عقیدتی دیگر آزاد است.

... [مشاهده متن کامل]
این تأثیرات سرمایه فرهنگی شامل نقش والدین، خانواده ها و افراد نزدیک است. سازمان هایی مانند مدارس و محل کار؛ جوامع و محلات؛ و تأثیرات اجتماعی گسترده تر مانند رسانه ها. استدلال می شود این سرمایه فرهنگی در ارزش ها، نگرش ها یا هنجارهای اجتماعی خاص ظاهر می شود که به نوبه خود «نیت های» رفتاری را هدایت می کند که افراد در رابطه با تصمیم ها یا دوره های عمل خاص اتخاذ می کنند. این مقاصد رفتاری با سایر عوامل محرک رفتار مانند انگیزه های مالی، مقررات و قوانین، یا سطوح اطلاعات تعامل دارند تا رفتار واقعی را هدایت کنند و در نهایت به سرمایه فرهنگی اساسی بازخورد دهند.
به طور کلی، کلیشه های فرهنگی مقاومت زیادی در برابر تغییر و بازتعریف خود نشان می دهند. فرهنگ، اغلب در هر نقطه ای از زمان برای مشاهده گر ثابت به نظر می رسد زیرا جهش های فرهنگی به صورت تدریجی رخ می دهند. تغییر فرهنگی یک فرایند طولانی مدت است. سیاست گذاران باید تلاش زیادی برای بهبود برخی از جنبه های اساسی ویژگی های فرهنگی یک جامعه انجام دهند.
جریانی است که در آن در نتیجهٔ برخورد یک فرهنگ با فرهنگ دیگری، دگرگونی در نهادها، ارزشها، گرایش ها و روش های یک فرهنگ و جامعه ایجاد می شود. برخی از جامعه شناسان این روند را تغییر اجتماعی ( Social Change ) نامیده اند ولی به نظر می رسد که اصطلاح دگرگونی فرهنگی شامل تر و جامع تر است.
اصطلاح دگرگونی فرهنگی و دگرگونی اجتماعی که مورد قبول جامعه شناسان معاصر قرار گرفته، نسبتاً اصطلاح تازه ای است؛ قبلاً اصطلاح تکامل اجتماعی ( Social Evolution ) و پیشرفت اجتماعی ( Social Progress ) متداول بوده است که ناشی از بینش داروینی و مارکسیستی و اسپنسری بوده و بازتاب های ایدئولوژیک و عقیدتی داشته و از این پندار حکایت می کرده است که هر دگرگونی خواه ناخواه در جهت تکامل است از همین رو جامعه شناسان اصطلاح دگرگونی اجتماعی و فرهنگی را به عنوان یک اصطلاح مشخص علمی جامعه شناسی پذیرفتند، چرا که از مفاهیم و بازتاب های عقیدتی دیگر آزاد است.
