6 - روچ ( در زبان اوستایی ) . . . . روختَن ( در کارواژه یِ افروختن ( اف پیشوند است ) ) ، همچنین ( روخش ) به چمِ درخشیدن ( همگیِ واژگانِ نامبرده در 6 به چمِ درخشیدن و روشنی دادن می باشند ) .
دگرگونی آوایی ( چ ) / ( خ )
نمونه:
1 - وِج ( ویچ ) در زبان اوستایی. . . . . ( وِخ ( ویخ ) ) در زبان سغدی به معنای ( ریشه )
دگرگونی آوایی ( چ/خ ) به علاوه یِ نشانه یِ مصدری:
2 - ( سوچ ) در زبان اوستایی. . . . . ( سوختن/سوز )
... [مشاهده متن کامل]
3 - ( وَچ ) در زبان اوستایی . . . . . . ( واختن/واز ) در زبان پارسی میانه به معنای ( گفتن )
4 - ( ریچ ) در زبان اوستایی . . . . . ( ریختن/ریز )
5 - ( تَچ ) در زبان اوستایی . . . . ( تاختن/تاز )
نمونه:
1 - وِج ( ویچ ) در زبان اوستایی. . . . . ( وِخ ( ویخ ) ) در زبان سغدی به معنای ( ریشه )
دگرگونی آوایی ( چ/خ ) به علاوه یِ نشانه یِ مصدری:
2 - ( سوچ ) در زبان اوستایی. . . . . ( سوختن/سوز )
... [مشاهده متن کامل]
3 - ( وَچ ) در زبان اوستایی . . . . . . ( واختن/واز ) در زبان پارسی میانه به معنای ( گفتن )
4 - ( ریچ ) در زبان اوستایی . . . . . ( ریختن/ریز )
5 - ( تَچ ) در زبان اوستایی . . . . ( تاختن/تاز )