( بوج ) در زبان اوستایی به چمِ ( رها کردن، آزاد کردن ) . . . . . بوز ( بوختن ) در پارسیِ کنونی
واژه ( جیش ) به چمِ ( ادرار ) از واژه اوستاییِ ( زیش ) به چمِ ( لجن، آب پس دادن، تراوش، ناپاک شدن، لاغر شدن و نزار شدن ) گرفته شده است.
واژه ( زَرف ( ظرف ) ) از واژه ( جَفرَ ) در زبان اوستایی به چمِ ( ژرف، گود ) گرفته شده است.
جایگشتِ ( ف/ ر ) در زبان پارسی رواگمند ( رایج ) بوده است: بمانند واژه ( وَفر ) که به ( بَرف ) دگرریخته شده است، واژه ( جَفرَ ) نیز به ( جَرف ( زَرف ) ) بدل گشته است.
جایگشتِ ( ف/ ر ) در زبان پارسی رواگمند ( رایج ) بوده است: بمانند واژه ( وَفر ) که به ( بَرف ) دگرریخته شده است، واژه ( جَفرَ ) نیز به ( جَرف ( زَرف ) ) بدل گشته است.
روجه ( روجَگ ) . . . . . . . . . . روزه ( روزَگ )
همچنین است:روچَه
همچنین است:روچَه
دیدگاه کاربر:
دگرگونی آوایی ( ز/ج ) در واژگان ( زوش/زوشتَ ) به چم ( دوست داشتن/دوست ) و ( جوش ) به چمِ ( پیوند، اتصال ) سنجیدنی است.
دگرگونی آوایی ( ز/ج ) در واژگان ( زوش/زوشتَ ) به چم ( دوست داشتن/دوست ) و ( جوش ) به چمِ ( پیوند، اتصال ) سنجیدنی است.
دراجَنگه ( در زبان اوستایی ) . . . . . . دراز، درازی ( در پارسی کنونی )
ستیج ( در زبان اوستایی ) . . . . ستیز ( در پارسی کنونی )
دنباله یِ دگرگونی آوایی ( ز/ج ) :
4 - ارج. . . . ارز ( ارزش )
5 - جن ( در زبان اوستایی ) . . . . . زدن ( در پارسی کنونی )
6 - جیشتی ( در زبان اوستایی ) . . . . زیست ( به همراه دگرگونی آوایی س/ش )
4 - ارج. . . . ارز ( ارزش )
5 - جن ( در زبان اوستایی ) . . . . . زدن ( در پارسی کنونی )
6 - جیشتی ( در زبان اوستایی ) . . . . زیست ( به همراه دگرگونی آوایی س/ش )
دگرگونی آوایی ( ز/ج ) در زبان پارسی در واژگانی همچون:
1 - برز ( برزیدن ) به برج. . . . . . . . . . ( واژه برز را در البرز نیز داریم ) .
2 - واز ( واختن ) به واج. . . . . . . ( واختن به چم گفتن می باشد ) .
... [مشاهده متن کامل]
3 - اوز ( اوزیدن ) به اوج. . . . . . . ( اوز در زبان پارسی نخش پیشوندی نیز دارد که به ( بیرون ) اشاره دارد ) .
1 - برز ( برزیدن ) به برج. . . . . . . . . . ( واژه برز را در البرز نیز داریم ) .
2 - واز ( واختن ) به واج. . . . . . . ( واختن به چم گفتن می باشد ) .
... [مشاهده متن کامل]
3 - اوز ( اوزیدن ) به اوج. . . . . . . ( اوز در زبان پارسی نخش پیشوندی نیز دارد که به ( بیرون ) اشاره دارد ) .