دگر کس

پیشنهاد کاربران

دگر کس ؛ غیر. غیری. کس دیگر :
زیرا که دگر کسان بدانند
آن چیز که تو همی بدانی.
ناصرخسرو.
غلطم من که چراغی همه کس را میرد
لیک خورشید مرا مرد و دگر کس را نی.
خاقانی.