دکمه خیلی به دوک نخ ریسی شبیه هم گرد هم نخ بهش وصل اکثر نام گذاری ها ایران بر اساس کارایی یا شباهت هست دوکمه شدن مثلا گیربکس ماشین ماهک داریم شبیه ماه هست خصوصیات ایرانی شباهت پیدا میکنن دوک نخ ریسی گرد نخ داره دکمه نخ داره
گوی
دکمه ی لباس 👈 بندینه ی رخت
دکمه ی کیبورد 👈 کلیدِ تخته کلید
وسیله فلزی یا پلاستیکی که برای تزئین البسه بکارمی برند. . .
یاوصل آستین پیراهن . .
مثل چفت نروماده. . .
______________
وقتی تحقق یافت خرد
درعِرق پیراهن،
دنبال تکمه غلط کردن می افتم. . .
بهتر است به جای دکمه بگوییم دگمه، تا آشکارا شود این واژه عربی نیست و از برای پارسی است.
تکمه یعنی دوختن ، دوگمه که بصورت دوکمه در فارسی رایج هست از دوگون یعنی گره ترکیست.
تکمه یعنی دوختن ، دوگمه که بصورت دوکمه در فارسی رایج هست از دوگون یعنی گره ترکیست
اسمی تورکی از فعل دوگملمک ( دوغملمک یا دویملمک ) . چیزی را لای هم پیچیدن میشود دوگملمک. احتمالا در قدیم الیام دکمه یا دگمه به شکل فعلی وجود نداشته و جلوی لباس رو به هم میپیچیدن. حتی به غذایی که لای نون پیچیده میشه میگن دوگمک
واژه دکمه یک واژه کاملا پارسی است. در ترکی می شود دومه دکمه یک واژه صد درصدر پارسی است.
در زبان صربی که خودشون رو از ایران میدونن و خیلی از واژه هاشون به پارسی باستان نزدیکه میگن دگمه
[ترکی]دوکمه دکمه دوگمه تکمه
از دوگون یعنی گره
و تکمه یعنی دوختن
دکمه، دگمه ، کلید ( ( وسیله کوچکی جهت بستن طرفین یک جامه و سر آستین و یقه_ وسیله جهت قطع و وصل جریان برق ) )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)