لغت نامه دهخدا
- دژنام دادن ؛ ناسزا گفتن. فحش دادن. شتم. ( تاج المصادر بیهقی ): استقذاف ؛ دژنام دادن خواستن. ( تاج المصادر بیهقی ).
|| آبله و بثر. ( آنندراج ). || ( ص مرکب ) بدشگون. بدفال. || زشت و ناراست. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) دشنام فحش
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
دژ: بد و زشت
نام: اسم
دژ نام: اسم بد، آوازه زشت
نام: اسم
دژ نام: اسم بد، آوازه زشت