دژ سنگی ، نام نیشابور
چنان که در تاریخ نیشابور حاکم آمده است کهندژِ نیشابورِ نخستینِ ( بنیان نهاده شده بر روی سنگ بزرگ سفید مدوّر و املس، به دست انوش پور شیث پور آدم ) را «دژ سنگی» ( قلعه حجریه ) می نامیدند. «املس» که به عنوان صفتی برای آن سنگ بزرگ آمده است در فرعنگ ها به معنی ناخشن و هموار و نرم می باشد و گمان می رود که این کهندژ، از سنگی بدان گونه ساخته شده بود که در زبان مردم به نام «دژ سنگی» نامور شده بود. این قلعه کهن یا کُهن دژ در دوران شخصیت های اساطیری دیگر همچون ذوالایکه، افراسیاب، ایرج پور فریدون و منوچهر، بازسازی گردید یا بر گسترده، استحکامات و امکانات آن افزوده شد. دژ کهن یا کهن دژ ( که قُهَندِز معرب آن است ) ، هسته مرکزی شهرهای کهن را گویند. در دوران های بعد؛ شاپور ساسانی، شهر خود ( یعنی «نیوشاپور» به معنی شاپور خوب ) را در پیرامون همین کهندژ ساخت و دستور داد که شهر را به دژ، پیوند دهند. از این روی، شهر شاپوری ( نیوشاپور ) سامان یافت؛ این شهر شاپوری، چهار دروازه داشت که از بامدادان تا غروبگاهان، روشنایی خورشید، از یکی از آن دروازه ها در درون شهر، سطوع می کرد. باری، چنین بود که خندق شهر و خندق کهندژ، به یکدیگر متصل و یکی شدند و چنان که از ابوعبدالله حاکم بازگو نموده اند: در جریان کندن خندق، خبر از پیدا شدن گنجی به میزان هشتاد خروار زَر، را به شاپور دادند و شاپور، دستور به بخشایش آن به مردم شهر داد. به هر روی؛ پیدا شدن گنج ( که خود، بازمانده تمدن و فرهنگ کهن تری است ) نشان گر استقرار تمدن دیرینی در این ناحیه است.
... [مشاهده متن کامل]
شخصیت هایی که در بنیان، بازسازی و گسترش دژسنگی نیشابورِ نخستین، نقش داشته اند از این جمله اند.
همچنین؛ بر پایه برخی نوشته های باستانی، تهمورث دیوبند را نیز در شمار بنیانگذاران نیشابورِ نخستین بازشناخته شده و اوست که سومین فرمانروای پیشدادی است؛ و پس از هوشنگ، سی سال پادشاهی کرد؛ آهن، از سنگ برآورد؛ جشن سده را برپای ساخت؛ و سنگ بنای نیشابور را نهاد.
چنان که در تاریخ نیشابور حاکم آمده است کهندژِ نیشابورِ نخستینِ ( بنیان نهاده شده بر روی سنگ بزرگ سفید مدوّر و املس، به دست انوش پور شیث پور آدم ) را «دژ سنگی» ( قلعه حجریه ) می نامیدند. «املس» که به عنوان صفتی برای آن سنگ بزرگ آمده است در فرعنگ ها به معنی ناخشن و هموار و نرم می باشد و گمان می رود که این کهندژ، از سنگی بدان گونه ساخته شده بود که در زبان مردم به نام «دژ سنگی» نامور شده بود. این قلعه کهن یا کُهن دژ در دوران شخصیت های اساطیری دیگر همچون ذوالایکه، افراسیاب، ایرج پور فریدون و منوچهر، بازسازی گردید یا بر گسترده، استحکامات و امکانات آن افزوده شد. دژ کهن یا کهن دژ ( که قُهَندِز معرب آن است ) ، هسته مرکزی شهرهای کهن را گویند. در دوران های بعد؛ شاپور ساسانی، شهر خود ( یعنی «نیوشاپور» به معنی شاپور خوب ) را در پیرامون همین کهندژ ساخت و دستور داد که شهر را به دژ، پیوند دهند. از این روی، شهر شاپوری ( نیوشاپور ) سامان یافت؛ این شهر شاپوری، چهار دروازه داشت که از بامدادان تا غروبگاهان، روشنایی خورشید، از یکی از آن دروازه ها در درون شهر، سطوع می کرد. باری، چنین بود که خندق شهر و خندق کهندژ، به یکدیگر متصل و یکی شدند و چنان که از ابوعبدالله حاکم بازگو نموده اند: در جریان کندن خندق، خبر از پیدا شدن گنجی به میزان هشتاد خروار زَر، را به شاپور دادند و شاپور، دستور به بخشایش آن به مردم شهر داد. به هر روی؛ پیدا شدن گنج ( که خود، بازمانده تمدن و فرهنگ کهن تری است ) نشان گر استقرار تمدن دیرینی در این ناحیه است.
... [مشاهده متن کامل]
شخصیت هایی که در بنیان، بازسازی و گسترش دژسنگی نیشابورِ نخستین، نقش داشته اند از این جمله اند.
همچنین؛ بر پایه برخی نوشته های باستانی، تهمورث دیوبند را نیز در شمار بنیانگذاران نیشابورِ نخستین بازشناخته شده و اوست که سومین فرمانروای پیشدادی است؛ و پس از هوشنگ، سی سال پادشاهی کرد؛ آهن، از سنگ برآورد؛ جشن سده را برپای ساخت؛ و سنگ بنای نیشابور را نهاد.