دژبرام. [ دُ ب ِ ] ( ص مرکب ) بدرام. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). زشت خو که زشت خویی او طبیعی و ذاتی باشد. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) : نیارامید دیو دژبرامش همان استیزه خوی خویش کامش.( ویس و رامین ).