دچارانه

پیشنهاد کاربران

یک قالب شعری ست مرکّب از دو چارانه ( رباعی ) که به لحاظ تکمّل مفهوم به یکدیگر دچارند و در اشعار معدودی از شعرای بنام و بی نام بی ذکر نامی برای قالب، نمونه دارد. برای مثال از مهدی اخوان ثالث:
در میکده ام چو من بسی اینجا هست
...
[مشاهده متن کامل]

می حاضر و من نبرده ام سویش دست
باید امشب ببوسم این ساقی را
اکنون گویم که نیستم بیخود و مست
***
در میکده ام دگر کسی اینجا نیست
واندر جامم دگر نمی صهبا نیست
مجروحم و مستم و عسس می بردم
مردی، مددی، اهل دلی آیا نیست؟
از محمّدرضا شفیعی کدکنی:
ای شاخهء ارغوان که از دولتِ بخت
در مقدمِ نوبهار، نو کردی رخت
شادا و خوشا دلت که نومید نگشت
هیچ از دیِ دیوانه و آن سردیِ سخت
***
ای شاخهء ارغوان که از دورِ زمان
نو گشتی و تازه، همچنان تازه بمان
خوش در پسِ پُشت هشتی آن غم ها را
شادیت خجسته باد و عیشت به امان!
و از ناصر تبریزی:
رفتند و دگر یاد نکردند از ما
ویرانه یی آباد نکردند از ما
با مکتب خوش باشی ی خود خوش بودند
یک یاد به خوش باد! نکردند از ما
***
ماندیم که جز داد نگویند به ما
جز مردم آزاد نگویند به ما
ماندیم و شکستیم و دریغا هرگز
یک دست مریزاد نگویند به ما

بپرس