بررسیِ کارواژه یِ {دودَن}:
ما در پارسی، دو گونه کارواژه یِ {دودَن} داریم:
1 - دودَن:به چَمِ {ساختَن، به وجود آوردن} است و با بُنِ کنونیِ {دای}
2 - دودَن:به چَمِ {دویدَن} است و با بُنِ کنونیِ {دَو}.
... [مشاهده متن کامل]
کارواژه نخستین، برآمده از ریشه یِ اوستاییِ {دا} است که در فرتور های زیر می بینید.
این ریشه هَمان چَمار ( =معنی ) ِ این کارواژه را می دهد.
ما در پارسی الگویی را در کارواژِگانِ پایان یافته به { - ودن} را می بینیم و آن هَم این است که بُنِ کنونیِ آنها، پایان می یابد به { - َ و} که برای نِمونه برایِ {شدن، شودَن} می بینیم. ( این کارواژگان دارای بُنِ کنونیِ {شَو} هستند ولی با دگرگشت ها، به {شو:sho} نیز دگرگون شدند )
از هَمین روی، در می یابیم که کارواژه یِ {دَویدَن} با بُنِ کنونیِ {دَو}، باید ریختِ دیگرِ {دودَن} را داشته باشد.
. . . . . . . . . . . .
نیاز است بدانید که واژه یِ {دایه} در پارسی برگرفته از هَمین ریشه یِ {دا} در اوستایی است. ( دایه برابرِ مادر بوده است که در گذر زمان کاربرد دیگری پیدا کرده است )
هَمچِنین، واژه یِ {دایی} دِگرگون شده یِ {دایه ای} است که برابرِ {منسوب به دایه، نزدیک به دایه ( مادر ) } است.
همچنین، واژه یِ {زدایِش} نیز برگرفته از هَمین کارواژه یِ {دودَن} است که دارایِ ساختارِ زیر است:
1 - ز:پیشوند است هَم ارزِ {ex} در انگلیسی و به ریختِ دیگرِ {آز}، و به چَمِ {بیرون، به بیرون} و گاهی در نِکش ( =نقش ) نیچ کنندگی ( =نفی کنندگی ) می آید که در اینجا این گونه بوده است.
2 - دای:بُنِ کنونیِ {دودَن} است.
3 - ِش:پسوندِ {نام ستاک=اسم مصدر} ساز است و هَمریشه با {tion} در انگلیسی. ( این را به روشنی میتوانید به نِگاهِ به پسوندِ { - یشن} در زبانِ پارسی میانه دریابید، که ریختِ دیگرِ هَمین پسوندِ { - ِش} است. )
. . . . . . . . . . . .
پَسگَشت:
رویه یِ 715 از نِبیگِ {فرهنگ واژه های اوستا}
بِدرود!
به زبان بختیاری معنی دیگش جِسَن هست مثلا : هی ایجه یعنی داره میدووه یا جس ره یعنی دوید رفت
با جُسَن اشتباه نگیرید ( یعنی پیدا کردن )
پو ، پوئیدن ، پویه
تَک ، تَگ
واژه دویدن
معادل ابجد 74
تعداد حروف 5
تلفظ davidan
ترکیب ( مصدر لازم ) [پهلوی: davitan]
مختصات ( دَ دَ ) [ په . ] ( مص ل . )
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
مراحل دویدن از کند به تند، به زبان عربی
دَبیب=آهسته راه رفتن
مشی
سعی
ایفاض
هروله
عدو= ( دال و واو ساکن )
شدّ
sprint
دویدن یک مصدر جعلی است و از فعل akmak به معنی حرکت کردن ریشه گرفته است
از آن فعل akıtmak به معنی حرکت دادن ، جریان دادن ، سرعت دادن و…مشتق می شود
ریشه فعلی akıt با درون فرسایی به شکل ağıt و سپس ağt در آمده که با تخفیف و حذف تلفظ ğ = غ به شکل ساده تر at در آمده و از آن فعل " atmak " به معنی جهاندن ، باشتاب به حرکت در آوردن ، انداختن ، پراندن و…می باشد
... [مشاهده متن کامل]
از این فعل مشتق atav ( یا صورت قدیمی آن atab ) به معنی شتاب ، جهش و… به دست می آید که به شکل tav و tov در آمده است
این ریشه به شکل " dov " و " dev " و مصدر جعلی دویدن وارد فارسی شده است .
به تک رفتن
دو اسبه رفتن ؛ بشتاب رفتن. دویدن. شتافتن. به سرعت حرکت کردن :
اختران را که ره دواسبه روند
همچو خر در خلاب بنماید.
عطار.
اصلا معنی درستی نیست
پو . . تگ. .
ریشه ی واژه #دو و #دویدن در فارسی ✅
از توو - tov ترکیست ومعنی آن سرعت است آن هم از بن نزدیک تپمک و اصلی تر از آن تاخماق است.
واژه ی توولاماق هم بسیار استفاده میشود
به صورت دو و دویدن وارد فارسی شده است گویند که سومریست.
نگاه کنید
Run یعنی دو
نه دوی عدد، دو
Running فعل ing هست و مال run هست
Running یعنی دویدن
Run یعنی دو ولی دو که مال دویدن هست
پویه، خرامیدن، خیز، دوندگی، شتافتن، تاختن، پو
ریشه کلمه ی دویدن.
ریشه ی این کلمه له نظر میرسد از کلمه تورکی توو باشد ، باشد که کلماتی مثل دووشان از آن نشات گرفته. همچنین توو به معنای شتاب است. توونله له معنای سریع پرتاب کردن است.
فعل دویدن به لحاظ ریشه و معنی با فعل deviate در زبان انگلیسی یکسان است. اگرچه deviate با معنی منحرف شدن شناخته شده است، اما معنی to depart، to go away نیز برای آن آمده است. این فعل مرکب است از:
De vi ate
... [مشاهده متن کامل]
که ریشه vi به معنی way/road/راه می باشد و پسوند ate فعل ساز می باشد . . .
بنابراین گرچه در نگاه اول ریشه دویدن، دوی/devi به نظر می رسد، ولی در اصل vi می باشد.
برگرفته از کانال زبانشناسی Originally Same در youtube.
در ایل عرب خمسه برای دویدن از کلمه عَدوُ استفاده می کنند.
اَیَعِد = می دوم
عِدیت = دویدم
عِدِّه= دوید
عِدو = دویدند
ِیِیَعِد = می دود
یِیَعدون = می دوند
تگ
پو
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)