دوگنبدان

لغت نامه دهخدا

دوگنبدان.[ دُ گُم ْ ب َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان زیرکوه باشت و بابوئی بخش گچساران شهرستان بهبهان. واقع در 23هزارگزی شمال باختری گچساران. دارای 250تن سکنه است. آب آن از لوله کشی شرکت نفت و راه آن اتومبیل رو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ). || نام محلی کنار راه کازرون به بهبهان میان گردنه خرپل و گردنه نعل شکن در 160860گزی کازرون. ( یادداشت مؤلف ). || چشمه ای است از ناحیه باوی کهکیلویه از قریه دوگنبدان برخاسته است. ( فارسنامه ناصری ).

دانشنامه عمومی

دوگنبدان ( لری:دوگمبذون ) مرکز شهرستان گچساران در استان کهگیلویه و بویراحمد است. بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر ۹۶، ۷۲۸ نفر بوده است و بدین ترتیب دوگنبدان دومین شهر پرجمعیت استان کهگیلویه و بویراحمد به شمار می رود. [ ۱] میدان نفتی گچساران؛ دومین میدان بزرگ نفتی ایران، در محدوده این شهر قرار دارد. [ ۵]
وجه تسمیه این شهر به خاطر وجود دو گنبد فروریخته ایست در دشت های شرق و غرب دوگنبدان، یکی گنبدی با ارتفاع حدوداً شش متر در غرب ناحیه لیشتر که آثارش هنوز پابرجاست و دیگری در جلگۀ شرقی دوگنبدان و در ابتدای تنگ مالیون قرار داشته است. گنبد دوم اکنون وجود ندارد ولی آثار ویرانه های تپه ای وجود دارد که گمان می شود یک چهارطاقی بزرگ بوده باشد که زمانی گنبد شکوهمندی بر آن ساخته اند؛ بنا بر این شهر به دلیل وجود این دو گنبد، دوگنبدان نامیده شده است. آقای نورمحمد مجیدی درکتاب تاریخ و جغرافیایی کهگیلویه و بویراحمد دربارهٔ آثار این دوگنبد گفته است که ظاهراً بقایای آثار دوگنبد تا سال ۱۳۵۰ در شمال غربی شهر و در مجاورت مخازن آبی که شرکت نفت جهت کارگران و شهروندان دوگنبدان احداث نموده وجود داشته است. گروه باستان شناسی که تحت نظر سِر اورل اشتاین انگلیسی که در سال ۱۳۱۴ شمسی در مسیر راه خود از شهر دوگنبدان بازدید کرده و شرح آن در کتاب راه های باستانی و پایتخت های قدیمی ایران توسط بهمن کریمی[ ۶] آورده شده است دیدنی های خود را از شهر دوگنبدان یا کاروان سرا در سال ۱۳۱۴ آورده و گفته است که اطاق هایی به سبک دوران صفوی در کنار چشمه ای و در ویرانه هایی در ۵٫۵ کیلومتری شمال غربی دوگنبدان دیده می شود که از آن به نام کاروانسرا یا دوگنبدان نام برده است همچنین ذکر نموده که در کاروانسرای دوگنبدان بیشتر اهالی به زراعت جو و گندم و حشم اشتغال داشته اند. همچنین گفته است که در نزدیکی بنای این ده کاروانسرای بسیار قدیمی که شاید از دوره صفویه باشد وجود دارد که این کاروانسرا از گچ و سنگ ساخته شده و هنوز قسمت مهمی ازآن برپاست. او در ادامه می نویسد بر سر این کاروانسرا کنونی پست امنیه دوگنبدان قرار دارد و اینکه چشمه و آبادی قدیمی نزدیک این کاروانسرا بوده است.
درکتاب لغت نامه، علی اکبر دهخدا از دوگنبدان ذکر شده که دهی است از دهستان زیرکوه باشت بابوئی بخش گچساران از توابع شهرستان بهبهان واقع در ۲۳ هزار گزی شمال باختری گچساران و دارای ۲۵۰ تن سکنه است، آب آن از لوله کشی شرکت نفت و راه آن، اتومبیل رواست. این شهر که در متون تاریخی از آن به نام گنبد ملغان یا گنبد ملجان یادشده است از شهرهای آباد در مسیر راه شهر نوبندگان به ارجان بوده است و در کتاب جغرافیای تاریخی سرزمین های خلافت شرقی از گای لسترنج دوگنبدان را با نام گنبد ملغان یا ملجان یا ملگان، جزئی از ولایت فارس ذکر کرده که در ساحل یکی از شعب رودخانه شیرین در مسیر نوبندگان به ارجان قراردارد؛ و در مورد موقعیت جغرافیایی و آب و هوای آن می گوید که شهر گنبد ملغان از جمله مناطق گرمسیری بوده و نخلستان آن شهرت دارد که در مجاورت کوه و ولایت بازرنگ و همچنین صرام ( چرام ) که زمستان آن به بسیار سرد بوده و حتی در فصل تابستان سر کوه آنجا برف داشته واقع است. مقدسی درقرن چهارم از قریه ویرانی درآنجا گفتگو کرده است و در فارسنامه ابن بلخی[ ۷] که در قرن ششم می زیسته از آن به عنوان شهری گرمسیری که آب روان دارد یاد کرده است. او از قلعه ای در دوگنبدان که آذوقه سه چهار سال محافظین قلعه را در آن نگه می دارد و هوای آن خنک است و همچنین از باغات میوه، غله، آب انبار عالی، مسجد جامع و قلعه های دیگری در شهر صحبت کرده است. یاقوت بن حموی از ملجان به صورت منطقه ای در فارس بین ارجان و شیراز با عنوان دهکده و قلعه، یاد می کند. از آنجا که رستاق گنبد ملجان در مرز شاهپور و در برابر ارجان قرار داشته می توان نزدیکی مکانی و همبستگی قدیمی این دو رستاق را محتمل شمرد. علاوه ابن بلخی، عبداله مستوفی نیز از وجود قلعه ای در نزدیکی شهر خبر می دهد که البته هنوز اثری از این ویرانه ها به دست نیامده است. دوگنبدان در جهانگشای نادری از تألیفات عصر افشاریه نیز یاد شده و ذکر کرده است که بقایای یک کاروانسرای قدیمی که شاید از دوران صفویه و باراندازی جهت مسافران خلیج فارس وجود دارد که در عصر حاضر درشش کیلومتری ورود به شهر از طرف جاده شیراز اهواز و در کنار محل ژاندارمری و قبرستان قدیمی تا سال ۱۳۴۲ دیده می شد.
عکس دوگنبدانعکس دوگنبدانعکس دوگنبدانعکس دوگنبدانعکس دوگنبدانعکس دوگنبدان
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

دوگُنبدان
شهری در استان کهگیلویه و بویراحمد، و مرکز اداری شهرستان گچساران، با ارتفاع ۷۲۰ متر. در سرزمینی تپه ماهوری در ۵۹۹کیلومتری جنوب غربی تهران و ۸۴کیلومتری غرب جنوبی یاسوج، سر راه شیراز به بهبهان، قرار دارد. اقلیم این شهر گرم و نیمه خشک، و جمعیت آن ۸۳,۸۵۶ نفر است (۱۳۸۵). این شهر، مرکز منطقۀ نفت خیز گچساران است.

پیشنهاد کاربران

ملا کوروش سلام
بسا ثمره قرنها باستان شناسان رو زیر سوال بردی
گمبزونم ی پدال داره و اسم روستایی عرب نشینه و سرش جره خرزا
دوگمبذان و با نام محلی دوگمبزون.
هیچ ارتباطی به گنبد ندارد و همان نام محلی دوگمبزون درست تر است.
با توجه به منطقه سقلاطون و قدمگاه امیرالمومنین در روستای آب شیرین به نظر می آید کارگاهی برای بافتن پارچه سقلاطون عضدی بوده و قدمگاه امیرالمومنین همان عضدالدوله دیلمی است .
...
[مشاهده متن کامل]

دوگمبزون نام دستگاهی پارچی بافی است که دارای دو پدال است و با دو پا به پدالها ضربه زده میشود تا پارچه بافته شود و به همین خاطر دوگام بزن بوده که به دوگمبزون تبدیل شده است.
فاصله زیاد بالغ بر ۴۰ کیلومتر بین گنبد لیشتر و گنبد ملغان دلیل خوبی برای رد کردن ادعای دوگنبدان است.

وجه تسمیه ی دوگنبدان دو آب انبار در دو سویه ی کاروانسرایی قدیمی است که آخرین بار در دوره ی صفوی رونقی فراوان داشته. اکتشاف میدان نفتی - گازی گچساران و ساخت شهر گچساران در حالی انجام می شود که شالوده ی
...
[مشاهده متن کامل]
اصلی شهر بر سنگ بنای کاروانسرای دوگنبدان قرار داده می شود . رشد شهر از ابتدای دهه ی سی موجب از بین رفتن آخرین آثار مانده شد.

یکی از شهر های استان کهگیلویه و بویراحمد است و مرکز شهرستان گچساران محسوب می شود. زبان مردم این شهر فارسی و لری و ترکی است. اقتصاد این شهر بر پایه نفت و گاز است. و یکی از شهرهای مهم در زمینه برداشت نفت و گاز محسوب می شود.

بپرس