دیکشنری
مترجم
بپرس
دوندگی کردن
معنی انگلیسی
:
exert
,
hustle
,
to run about
دنبال کنید
مترادف ها
leg
(فعل)
دوندگی کردن
فارسی به عربی
ساق
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها