دومه
لغت نامه دهخدا
دومة. [ دَ م َ ] ( اِخ ) زنی بوده است می فروش. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
دومة. [ دَ م َ / دو م َ ] ( اِخ ) دومةالجندل. شهری نزدیک تبوک که در آن حصنی محکم بوده است. ( ناظم الاطباء ). رجوع به دومة الجندل شود.
دومه. [م َ ] ( اِ ) نام بازیی است مر اطفال را. ( آنندراج ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
دومه به زبان مازندرانی = میدونم