stoop (فعل)خم شدن، خمیدن، سر فرود آوردن، دولا شدنdouble up (فعل)دولا کردن، دولا شدنcrouch (فعل)خوشامد گویی کردن، چندک زدن، دولا شدن، قوز کردنhunker (فعل)دولا شدن، روی پنجه پا ایستادن، سرپا ایستادن
stoopbend doubleتا شدنتا دادنمشهدی ها میگندولا شدن: [ اصطلاح در تداول عامه ]خم شدن، ، خمیدن، سر فرود آوردن. ( ( آرزو دولا شد به کفش نگاه کند که تلفن همراه از جیب پالتو پرت شد روی موزاییک ها . ) ) ( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 21. ) )قنبل کردن ( گویش تهرانی )+ عکس و لینک