دوغلو

لغت نامه دهخدا

دوغلو. [ دُ غ ُ ] ( ترکی ، ص مرکب ) دوقلو. کلمه ترکی است مرکب از: دغ [ دوغ ] از در دغماق به معنی زادن و «لو» علامت نسبت. جفت. توأمین. ( جنین ). همزاد. توأم. سلع. دوقلو. ( یادداشت مؤلف ).
- امثال :
کاش دوغلو بودی . ( امثال و حکم دهخدا ). رجوع به دوقلو شود.
|| بادو مغز: بادام دوغلو. فندق دوغلو. ( یادداشت مؤلف ). || گاه دو میوه بر یک اصل و متصل به یکدیگر. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

دوقلو، دوبچه که دریک موقع متولدشوندازیک شکم
( صفت ) دو کودک که در یک زمان از یک شکم زاییده شوند توامان جنابه .

پیشنهاد کاربران

حتمی صددرصد
از واژه ی دوغلو یا دؤغولو مفهوم و بار معنایی باهم زاده شدن و در یک زمان زاده شدن را هم می شود دریافت کرد. از این رو معنی سه غلو و چهار غلو را هم شامل می شود.
با سلام و کمال تشکر
آقای دهخدا گفتند ق کلمه اضافه در قل هست و آن لو پسون تعداد ترکیست که گفته انسنان های نادان میگن ۳ قلو که غلط است!!!!
Doğmak زاییدن
Doğum gunu زادروز
Doğulu همزاد
...
[مشاهده متن کامل]

Doğu شرق
از شما خواسته میشود حداقل یبار مطالعه کنید در زندگیتان
همانطور که شما اصرار دارید در ترکی شفق میشود شافاق
در فارسی کومک میشود کمک
دوشک میشود تشک
کوتک میشود کمک
درست کلمه دوغولو هست ن ۲ قلو 😇
و دوختر در گذشته دوغتر بوده که به احتمال زیاد به دلیل زاییدن مونث بدان doughter گفته میشود ن دوشیدن گاو و بز
ممنون

اصل واژه ی دوغلو به زبان ترکی دؤغولو ( هم زاد ) با هم زاده شده است. معنی دوغلماخ در ترکی طلوع کردن، ظاهر شدن، از پشت کوه بیرون آمدن است. هنوز در ترکی برای اینکه بگویند ماه طلوع کرد می گویند: آی دوغدو

بپرس