دوشن

لغت نامه دهخدا

دوشن. [ ش ِ ] ( اِ مرکب ) گاودوش بزرگ سفالین برای شیر. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

گاو دوش بزرگ سفالین برای شیر .

گویش مازنی

/dooshen/ کوزه ی گلی بزرگ کره گیری که دارای دو یا چهار دسته است

دانشنامه عمومی

دوشن، روستایی در دهستان مارز بخش چاه دادخدا شهرستان قلعه گنج در استان کرمان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۱۲۲ نفر ( ۴۶ خانوار ) بوده است. [ ۱]
عکس دوشن
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

Duchenne [du:'ʃen] Duchenne’s syndrome
Duchenne's muscular dystrophy ( DMD ) [du:ʃenz mʌskjʊlə 'distrəfi] Duchenne’s syndrome
Duchenne’s syndrome [du:ʃenz ˈsɪndrəʊm] دُش پروردگی عضلانی یا نشانگان دوشن/ فلج پیازی پیش رونده {ا}: شکل ارثی دیستروفی عضلانی که عضلاتِ قسمت فوقانی تنفسی و لگنی را ضعیف می کند. معمولا پسران را مبتلا می کند، قبل از سن چهار سالگی شروع و باعث مرگ زودرس می شود. کودک دچار راه رفتن اردک وار و کاوپشتی ستون فقرات کمری شده و عضلاتِ ساق پا و بعداً شانه ها و اندام های فوقانی، اغلب سفت و حجیم می شوند.
...
[مشاهده متن کامل]

progressive bulbar paralysis [prə'gresiv ˈbʌl. bə pəˈr�ləsɪs] Duchenne’s syndrome

دوشن نوعی ظرف بزرک برای دوشیدن گاو بوده است واگر این اسم بر منطقه گذاشته شود به معنای تالاب وابگیر است
ندوشن یزد ریشه در این اسم دارد