♦️
نوواژه برای جایگزینیِ #to_shower
یا #to_take_a_shower به معنایِ حمام کردن زیرِ دوش، حمام کردن، دوش گرفتن، حمام گرفتن ، و جُزین
ا↙️
#افشودن ( af. šu. d. an )
یا:
#افشاویدن� ( af. š�. ( � ) v. id. an ) 👈�اَفشاو ( حاصلِ برش آمیزیِ ستاکِ حالِ �اَفشان� از فعلِ �افشاندن� و واژهٔ �آو�، دیسه ای دیگر از واژهٔ �آب� ) - - یدن ( نشانه ٔ مصدر )
... [مشاهده متن کامل]
( پایینِ صفحه را ببینید. )
🔺نکته:
ستاکِ حالِ�اَفشودن می شود:�اَفشاو . ( بسنجید با:�پَسودن —>�پَساو . )
▪️مثال:
۱ - او روزی سه بار می اّفشود ( دوش می گرفت، ) برای همین آو را مرغابی صدا می زدند.
۲ - او معمولاً صبح ها پیش از ساعتِ هشت می اَفشاوَد ( دوش می گیرد. )
🔺 توجه:
🔹� #shower
🔹� #افشاوه
یا: #افشاب
🔺نکته:
فعلِ #to_shower را می توان به دیسهٔ سادهٔ �افشابیدن� یا دیسهٔ مرکبِ �اَفشاب گرفتن� نیز صرف کرد.
▪️مثال:
او آنقدر زیرِ اَفشاب ( دوش ) می ماند تا زمانی که دیگر هیچ آبِ گرمی در آبگرمکن باقی نمی ماند.
🔸� #showering دوش گرفتن
🔸� #افشاوش ( اَفشاوِش )
▪️مثال:
اَفشاوش ( دوش گرفتن ) در شب برای آن ها می صرفید، زیرا برای مصرفِ برق پولِ کمتری می پرداختند.
🔹� #showery صفتِ هوایی که از آن بارانِ تند و ناپیوسته می ریزد.
🔹� #افشاوین
یا: #افشاوا
یا: #بارانی
یا: #بارشی
یا: #تندافشاب
▪️مثال:
۱ - امشب هوا اَفشاوا است، ولی تا صبح صاف خواهد شد.
۲ - ابرهای اَفشاوین ( تندباران زا ) در راه بودند و پیش بینی می شد که فصلی پرباران داشته باشیم.
🔸 #showeriness
🔸 #افشاوایی
🔹� #showerer کسی که زیاد دوش می گیرد.
🔹� #افشاب باز
یا: #افشاب گر
🔸� #showerless دوش نگرفته ( صفتِ شخص ) ، بی دوش ( صفتِ حمام )
🔸� #ناافشوده
یا: #بی افشاب
▪️مثال:
آن دخمه یک حمامِ بی اَفشاب ( بی دوش ) داشت که آبش هم سرد بود و تن شویی در آن جا یک شکنجه به حساب می آمد.
🔹� #to_reshower
🔹� #بازافشودن
یا: #بازافشاویدن
🔸� #showerhead سرِ دوش
🔸� #سرافشاب
🔹� #thundershower بارانِ تند رعدوبرق
🔹� #رگبار
یا: #تندرافشاب
یا: #برق افشاب
▪️مثال:
تُندرافشابِ بی اَمانی سراسرِ جلگه را فرا گرفته بود، و آن ها دربه در به دنبالِ پناهگاه بودند.
☑️ هم ریشه های دیگرِ جزءِ میانیِ #افشاویدن ، #افشاب و #افشاوین در زبان های ایرانی و هندی ایرانی اروپاییِ غیرِایرانی:
نیاایرانی� 👈�تکان خوردن، جنبیدن�➖� - šan
فارسی میانه��👈�افشاندن�➖ afšāndan
فارسی میانه�� 👈�تکاندن�➖ - wišān
پارتی� 👈� تکاندن�➖ - wišān
سغدی� 👈 تکان خوردن، لرزیدن� ➖� - šn
خوارزمی� 👈�جنبیدن، لرزیدن ➖� - šn� �
فارسی� 👈�افشاندن، شاندن ( ریختن، پاشیدن، ) شانه ( جست وخیزِ اسب، شانه ( چوبی برای باد دادنِ خرمن )
کردی� 👈�افشاندن، انداختن ➖�šāndin
تاتی 👈 پاشیدن ➖ šund�n
بلوچی 👈 پاشیدن، افشاندن ➖ - šān
پشتو� 👈�ریختن، پاشاندن ➖� šanəl
یدغه� 👈�جنباندن، تکاندن ➖� - firšōn
شغنی�� 👈�تکاندنِ درخت ➖� - biγēn
روشانی� 👈�تکاندن�➖� - awīn
�������������������� ⏬⏬⏬
@JavidPajin�� 👈�� فرهنگِ ریشه شناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی
دوش گرفتن: [عامیانه، اصطلاح] زیر دوش ایستادن و خود را شستن.