دوسوپادگزاری

پیشنهاد کاربران

مسئله ی جدلی الطرفین
کانت در این رابطه توهمات جهان شناسی مبتنی بر اصالت عقل که « مسائل یا احکام جدلی الطرفین» نامیده شده اند را مطرح می کند و نشان می دهد که درباره این مسائل انسان قادر نیست به صدور یک حکم قطعی و یک جانبه اکتفا کند و ناچار دو حکم متعارض به ذهن انسان خطور می کند. به عبارت دیگر ذهن دچار نوعی استدلال دیالکتیکی می شود که حکم اصلی آن « وضع/ تز» و حکم معارض آن « وضع مقابل/ آنتی تز» نامیده می شود
...
[مشاهده متن کامل]

ساسا از نظر وی یک حکم معارض یا جدلی الطرفین هنگامی حاصل می شود که هر یک از دوقضیه متناقض قابل اثبات باشد. بنابراین اگرچه این دو حکم متقابلا یکدیگر را نفی می کنند ولی در واقع به لحاظی و به معنایی هردو معتبرند
یک حکم جدلی الطرفین مغالطه خاصی است که امکان می دهد یک گزاره و نقیض آن را از مقدمه ی واحد استنتاج کنیم. البته احکام جدلی الطرفین، از نظر کانت تناقض اصیل به شمار نمی آیند، زیرا هر دو گزاره ای که هر یک از این احکام را تشکیل می دهند، به دلیل آنکه بر فرض غلطی بنا شده اند کاذب اند. او این « نوع تعارض را دیالکتیکی می داند و تعارض مربوط به متناقضان را آنالیتیکی