دوست مرد. [ م َ ] ( اِ مرکب ) مرد که دوست باشد شخص را. ( یادداشت مؤلف ). دوستدار. دوست. محب و رفیق : چو دانا ترا دشمن جان بودبه از دوست مردی که نادان بود.فردوسی.