دوست قدیمی


معنی انگلیسی:
homeboy, homegirl

پیشنهاد کاربران

constant companion
یار دیرینه ؛ یار قدیم :
ای که بر خیره همی دعوی بیهوده کنی
که فلان بودت از یاران دیرینه و پیر.
ناصرخسرو.
یار دیرینه مرا گو بزبان توبه مده
که مرا توبه بشمشیر نخواهد بودن.
سعدی.
گفت هرگز من این خطا نکنم
...
[مشاهده متن کامل]

یار دیرینه را رها نکنم.
سعدی.
فکر عشق آتش غم در دل حافظ زد و سوخت
یار دیرینه ببینید که با یار چه کرد.
حافظ.

Old friends میشه رفیقای قدیمی
یار دیرینه
old friend
دوست قدیمی
Old Friend

بپرس