دیکشنری
مترجم
بپرس
دوست بازی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
دوست بازی. ( حامص مرکب ) صفت و حالت دوست باز. رفیق بازی. رجوع به دوست باز شود.
فرهنگ فارسی
صفت و حالت دوست باز . رفیق باز .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها