دوزخرفات کتابی ست طنز به قلم سروش پاکزاد که در سال ۱۳۹۰ خورشیدی در ۲۶۸ صفحه منتشر شده است. ناشر کتاب انتشارات اچ اند اس مدیا می باشد که دوزخرفات را به عنوان یکی از پرفروش ترین کتاب های سال ۱۳۹۴ خویش معرفی کرد . این کتاب شامل ۱۰۷ نوشته است که پیش از این توسط نویسنده در وبلاگی به نام هشت سنگ منتشر شده بود. بیشنر نوشته های دوزخرفات به ارائه و نقد تصویری بشری از عالم خدایان و فرشتگان و شیاطین می پردازد؛ به همین دلیل امور جاری و روزمره در برزخ، بهشت، دوزخ، و ملکوت مرکز کانونی داستان های کتاب است.
... [مشاهده متن کامل]
در مقاله ای که مسیح ذکاوت، محقق فوق دکتری دانشگاه فلنسبورگ آلمان، در مورد دوزخرفات نوشته، این کتاب را بیش از آن که تجدید نظر طلب بداند، بنیان فکن معرفی کرده است. ذکاوت معتقد است که «دوزخرفات به جای ابطال مفاهیم متافیزیکی و جایگزینی صرف آن با منطق و عقلانیت، وجه خیر را از دستگاه دوقطبی ماوراءالطبیعه حذف می کند و سویه شر آن را در طنز تلخ و اگزیستانسیال خود برجسته می سازد. جهان دوخزفات ربوبیتی رقت انگیز و ناتوان را به جای خدای سنتا خیرخواه و آگاه به همه چیز و توانا به همه کار می نشاند. » از این نظر شخصیت کتاب، آن طور که ذکاوت تحلیل می کند، «بی شباهت به قهرمان بایرونی یا ابرانسان نیچه ای نیست. »
نشریه ایتالیایی ایل لیبرایو ( Il Libraio ) در مقاله ای به نام «وضعیت طنز دینی در ایران چگونه است؟» به کتاب دوزخرفات پرداخته و موفقیت آن را در ارائه طنز خلاقی اما به دور از خشونت کلامی و توهین ستوده است.
ابراهیم نبوی در مقدمه ای که بر این کتاب نوشته است طنز دوزخرفات را از بهترین طنزهایی می داند که در طول زندگی اش خوانده و این کتاب را چنین توصیف می کند: «نویسنده هم با پیامبران شوخی می کند و هم با فرشتگان الهی، گاهی به نیچه سر می زند و گاهی به حلاج و گاهی به مولانا و شبلی و معلوم است که هم مرض عرفان داشته و هم مرض فلسفه و هم دین را خوانده ( . . . ) از همین رو خواندن کتاب دوزخرفات سروش پاکزاد را به خوانندگان طنزدوست و طنزفهم توصیه می کنم. نمی رید و بعداً بگوئید کاش دوزخرفات را خوانده بودم. قضیه شوخی نیست».
او در جایی دیگر ضمن نام بردن از کتاب دوزخرفات هم ردیف با کتاب های مطرح طنز ایرانی، گفته است: «تحلیل آثار طنز نشان می دهد که بسیاری از آثار مهم طنز پارسی در دوران معاصر ( . . . ) در شرایطی تولید شدند که آزادی وجود نداشت چرا که طنزنویس در این شرایط همواره مجبور بود برای نهان کردن مقصودش به صنایع ادبی، ابهام، ایهام، شخصیت پردازی، فضاسازی و تمثیل و مثل پناه ببرد. نوشته هایی مثل توپ مرواری - صادق هدایت، دائی جان ناپلئون - ایرج پزشکزاد، اسرار گنج دره جنی - ابراهیم گلستان، مغولان و سلطان، و خاطرات السلطنه - فرخ سرآمد، آقای ذوزنقه - جواد مجابی، اعتراف، و قصه کوتوله ها و درازها - ابراهیم نبوی، دوزخرفات - سروش پاکزاد همه و همه در شرایطی خلق شدند که آزادی به معنای مشخص کلمه وجود نداشت».
... [مشاهده متن کامل]
در مقاله ای که مسیح ذکاوت، محقق فوق دکتری دانشگاه فلنسبورگ آلمان، در مورد دوزخرفات نوشته، این کتاب را بیش از آن که تجدید نظر طلب بداند، بنیان فکن معرفی کرده است. ذکاوت معتقد است که «دوزخرفات به جای ابطال مفاهیم متافیزیکی و جایگزینی صرف آن با منطق و عقلانیت، وجه خیر را از دستگاه دوقطبی ماوراءالطبیعه حذف می کند و سویه شر آن را در طنز تلخ و اگزیستانسیال خود برجسته می سازد. جهان دوخزفات ربوبیتی رقت انگیز و ناتوان را به جای خدای سنتا خیرخواه و آگاه به همه چیز و توانا به همه کار می نشاند. » از این نظر شخصیت کتاب، آن طور که ذکاوت تحلیل می کند، «بی شباهت به قهرمان بایرونی یا ابرانسان نیچه ای نیست. »
نشریه ایتالیایی ایل لیبرایو ( Il Libraio ) در مقاله ای به نام «وضعیت طنز دینی در ایران چگونه است؟» به کتاب دوزخرفات پرداخته و موفقیت آن را در ارائه طنز خلاقی اما به دور از خشونت کلامی و توهین ستوده است.
ابراهیم نبوی در مقدمه ای که بر این کتاب نوشته است طنز دوزخرفات را از بهترین طنزهایی می داند که در طول زندگی اش خوانده و این کتاب را چنین توصیف می کند: «نویسنده هم با پیامبران شوخی می کند و هم با فرشتگان الهی، گاهی به نیچه سر می زند و گاهی به حلاج و گاهی به مولانا و شبلی و معلوم است که هم مرض عرفان داشته و هم مرض فلسفه و هم دین را خوانده ( . . . ) از همین رو خواندن کتاب دوزخرفات سروش پاکزاد را به خوانندگان طنزدوست و طنزفهم توصیه می کنم. نمی رید و بعداً بگوئید کاش دوزخرفات را خوانده بودم. قضیه شوخی نیست».
او در جایی دیگر ضمن نام بردن از کتاب دوزخرفات هم ردیف با کتاب های مطرح طنز ایرانی، گفته است: «تحلیل آثار طنز نشان می دهد که بسیاری از آثار مهم طنز پارسی در دوران معاصر ( . . . ) در شرایطی تولید شدند که آزادی وجود نداشت چرا که طنزنویس در این شرایط همواره مجبور بود برای نهان کردن مقصودش به صنایع ادبی، ابهام، ایهام، شخصیت پردازی، فضاسازی و تمثیل و مثل پناه ببرد. نوشته هایی مثل توپ مرواری - صادق هدایت، دائی جان ناپلئون - ایرج پزشکزاد، اسرار گنج دره جنی - ابراهیم گلستان، مغولان و سلطان، و خاطرات السلطنه - فرخ سرآمد، آقای ذوزنقه - جواد مجابی، اعتراف، و قصه کوتوله ها و درازها - ابراهیم نبوی، دوزخرفات - سروش پاکزاد همه و همه در شرایطی خلق شدند که آزادی به معنای مشخص کلمه وجود نداشت».
دوزخرفات کتابی ست طنز به قلم سروش پاکزاد که در سال ۱۳۹۰ خورشیدی در ۲۶۸ صفحه منتشر شده است. ناشر کتاب انتشارات اچ اند اس مدیا می باشد. کتاب شامل ۱۰۷ نوشته کوتاه و بلند است که نخست توسط نویسنده در اینترنت منتشر شده. همهی طنزهای کتاب درباره عالم برزخ، بهشت، دوزخ، ملکوت، هپروت و مکان های مشابه است، یکی از زیباترین نوشته های این کتاب، داستانی ست به نام داستان اسباب بازی ها.
... [مشاهده متن کامل]
ابراهیم نبوی در مقدمه ای که بر این کتاب نوشته است طنز این کتاب را از بهترین طنزهایی می داند که در طول زندگی اش خوانده و این کتاب را این گونه توصیف می کند: "نویسنده هم با پیامبران شوخی می کند و هم با فرشتگان الهی، گاهی به نیچه سر می زند و گاهی به حلاج و گاهی به مولانا و شبلی و معلوم است که هم مرض عرفان داشته و هم مرض فلسفه و هم دین را خوانده ( . . . ) از همین رو خواندن کتاب دوزخرفات سروش پاکزاد را به خوانندگان طنزدوست و طنزفهم توصیه می کنم. نمیرید و بعداً بگوئید کاش دوزخرفات را خوانده بودم. قضیه شوخی نیست. بخصوص وقتی جمله ای را اول کتاب می خوانید که نوشته است امان از وقتی دروغ از حقیقت بامزه تر است. "
او در جایی دیگر ضمن نام بردن از کتاب دوزخرفات هم ردیف با کتابهای مطرح طنز ایرانی، گفته است: "تحلیل آثار طنز نشان می دهد که بسیاری از آثار مهم طنز پارسی در دوران معاصر ( . . . ) در شرایطی تولید شدند که آزادی وجود نداشت چرا که طنزنویس در این شرایط همواره مجبور بود برای نهان کردن مقصودش به صنایع ادبی، ابهام، ایهام، شخصیت پردازی، فضاسازی و تمثیل و مثل پناه ببرد. نوشته هایی مثل توپ مرواری - صادق هدایت، دائی جان ناپلئون - ایرج پزشکزاد، اسرار گنج دره جنی - ابراهیم گلستان، مغولان و سلطان، و خاطرات السلطنه - فرخ سرآمد، آقای ذوزنقه - جواد مجابی، اعتراف، و قصه کوتوله ها و درازها - ابراهیم نبوی، دوزخرفات - سروش پاکزاد همه و همه در شرایطی خلق شدند که آزادی به معنای مشخص کلمه وجود نداشت
محمود فرجامی، طنزپرداز و پژوهشگر طنز و کمدی ایرانی در دهه ی 80، در وبلاگ «باران در دهان نیمه باز» معتقد است که "امروزی دیدن اساطیر دینی" نخی نامرئی است که تمام متن های پراکنده دوزخرفات را به هم وصل می کند:
«به نظرم دوزخرفات یکی از شاهکارهای مسلم نقیضه نویسی در زبان فارسی است. نویسنده نه فقط با متون دینی اسلامی و سامی و افسانه ها و نمادهای ادیان ابراهیمی به خوبی آشناست، و به روش های مختلف با آنها بازی می کند و نقیضه می سازد، بلکه معمولاً سبک دومی را به طور همزمان نظیره نویسی می کند… به زحمت بتوان برای کتابی شامل اینهمه سوژه های اکثراً بکر و پرداخت های عالی ( و خوشبختانه کوتاه ) خط و ربطی خاص پیدا کرد. بعضی سوژه ها و نحوه ی پرداخت چند لایه شان چنان خوب اند که می توان با آنها ( با کمی روده درازی البته ) قصه ای بلند یا حتی کتابی نوشت. کاری که خوشبختانه سروش نکرده و به یک شبیخون گیج کننده، به جای حمله ای فرساینده، بسنده کرده. هدف: دوزخ خرافاتی ذهن ما. »
یاسر میردامادی، پژوهشگر دین و فلسفه در مصاحبه با بامداد خبر به دوزخرفات اشاره کرده و آن را نمونه ای از طنز نقادانه ی الاهیاتی می داند که مصداقی از سخره گری به حساب نمی آید. در بخشی از مصاحبه که با عنوان «حق به سخره گرفتن» منتشر شده، چنین آمده است:
«سروش پاکزاد ( این اسم به احتمال خیلی زیاد مستعار است ) در وبلاگ اش ( هشت سنگ ) نمونه ای موفق از طنز نقادانه ی الاهیاتی را ارائه کرده است که گرچه رادیکال و ساختارشکنانه است اما سخره گرانه و توهین آمیز نیست، بلکه آدمی را به درنگ وا می دارد ( وجه نقادانه ی آن ) و گاهی لبخندی هم بر گوشه ی لب می نشاند ( وجه طنزآمیز آن ) . رنگ مایه ی مشترک تمام طنزهای نقادانه ی الهیاتی او تأکید خلاقانه بر این نکته است که: جهان خدایان، چنان چه در ادیان تصویر شده اند، چقدر بشری اند و چه مایه مناسبات بشری بر آن ها حاکم است… ممکن است کسی بگوید حتی اگر چنین نوع طنزهایی از نظر اخلاقی اشکال نداشته باشد، از نظر دینی اشکال دارد. اما به نظر می رسد طنزهای نقادانه ی الاهیاتیِ سروش پاکزاد و امثال وی، نه تنها اخلاقاً سخره گرانه ( و در نتیجه توهین آمیز ) نیست، بلکه حتی از منظر الاهیاتی نیز در خور درنگ است. »