دوری کردن از


معنی انگلیسی:
save, shun, to keep aloof from, to avoid

مترادف ها

avoid (فعل)
اجتناب کردن، دوری کردن از، طفره رفتن، طفره رفتن از، حذر کردن از، احتراز کردن، الغاء کردن، عدول کردن

elude (فعل)
دوری کردن از، طفره رفتن، عدول کردن، طفره زدن، اجتناب کردن از

فارسی به عربی

تجنب

پیشنهاد کاربران

بپرس