دوره مقاومتی (فیزیولوژی). مقاومت از ویژگی های اساسی هر موج خودکار ( auotowave ) است، به طوری که دریک حالت خاص به هیچ تحریک پاسخ ای داده نمی شود. به عبارتی دوره مقاومتی زمان بازیابی است. یک دوره زمانی که با حرکت نقطهٔ تصویر در شاخهٔ سمت راست ایزوکلین همراه است. [ ۱] ( برای جزئیات بیشتر می توانید قسمت واکنش انتشار و معادله دیفرانسیل جزئی سهموی مراجعه کنید )
در علم فیزیولوژی[ ۲] دوره مقاومتی دوره ای است که سلول یا ارگان از تکرار یک عملکرد خاص ناتوان است یا دقیق تر مدت زمان ای که برای یک تحریک غشا طول می کشد تا برای بار دوم آماده تحریک شود که معمولاً به تحریک الکتریکی سلول های عضلانی یا عصبی اشاره دارد.
دوره مقاومتی مطلق مطابق با دپلاریزاسیون و ریپلاریزاسیون است و دوره مقاومتی نسبی نیز به زمان هایپرپلاریزاسیون مربوط می شود.
بعد از اولین پتانسیل عمل دوره مقاومتی به دو صورت تعریف می شود:
دوره مطلق مقاومتی تقریباً کل مدت زمان پتانسیل عمل است، به علت غیرفعال شدن کانال های سدیمی است که معمولاً برای دپلاریزاسیون غشا باز می شوند که این کانال ها تا موقع هایپر پلاریزاسیون غیرفعال می مانند سپس کانال ها بسته می شوند و دوباره توانایی پاسخ به تحریک را پیدا می کنند.
دوره مقاومت نسبی بلافاصله دوره مقاومتی مطلق را دنبال می کند، وقتی که گیت های کانال پتاسیمی به منظور پایان دادن به پتانسیل استراحت باز می شود با رپلاریزاسیون غشا نفوذ پذیری غشا نسبت به پتاسیم به طور چشمگیری افزایش می یابد، یون های پتاسیم به سمت بیرون سلول حرکت می کنند و پتانسیل غشا را به حالت تعادل درمی آورند. این امر باعث می شود غشا کمی هاپرپلاریزاسیون شود یعنی پتانسیل غشا به صورت موقت منفی تر از حالت تعادل شود. تا این که با نفوذ پذیری پتاسیم به مقدار استراحت برمی گردد. برای دپلاریزاسیون دوم تحریک بزرگتری برای رسیدن به شروع تریشلد نیاز است. بازگشت پتانسیل استراحت به حالت تعادل، مشخص کننده پایان دوره مقاومتی نسبی می باشد.
دوره مقاومتی در فیزیولوژیِ قلبی مربوط به جریان یون هاست. در سلول های قلبی همانند سلول های عصبی جریان داخل و خارج سلول یون ها تبدیل به اختلاف ولتاژ فضای درون سلول نسبت به بیرون آن می شود، این تغییرات ولتاژ به پتانسیل عمل اشاره دارد. برخلاف سلول های عصبی پتانسیل عمل سلول های قلبی نزدیک به ۱۰۰میلی ثانیه است ( تغییراتش وابسته به نوع سلول و… است ) . بعد از شروع پتانسیل عمل سلول های قلب، سلول های قلبی به مدت زمانی نمی توانند پتانسیل عمل دیگری را شروع کنند ( که کمی کوتاه تر از مدت زمان پتانسیل عمل واقعی است ) این دوره زمانی اشاره به دوره زمانی مقاومتی دارد؛ که حدود ۲۵۰ میلی ثانیه طول می کشد و از قلب محافظت می کند. به طور کلاسیک دوره مقاومتی سلول های قلبی به دوره مقاومتی مطلق و دوره مقاومتی نسبی تقسیم می شود. در طول دوره مقاومتی مطلق سلول های قلبی پتانسیل عمل جدیدی را نمی تواند رخ دهد. در طول دوره مقاومتی نسبی پتانسیل عمل جدید سلول های قلبی می تواند تحت شرایط مناسبی رخ دهد. دوره زمانی مقاومتی سلول های قلبی می تواند نتایج مختلفی داشته باشد که علت تاکی کاردی[ ۳] [ ۴] هستند. نمونه هایی از تحریک در میوکارد یک فرم ورود مجدد هستند، چنین مواردی می تواند مکانیسم تهدیدکننده آریتمیهای قلبی باشد. امواج مارپیچی یاچرخان می توان می تواند در دهلیز هایافت شود که می تواند باعث فیبریلاسیون دهلیزی شود.

این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفدر علم فیزیولوژی[ ۲] دوره مقاومتی دوره ای است که سلول یا ارگان از تکرار یک عملکرد خاص ناتوان است یا دقیق تر مدت زمان ای که برای یک تحریک غشا طول می کشد تا برای بار دوم آماده تحریک شود که معمولاً به تحریک الکتریکی سلول های عضلانی یا عصبی اشاره دارد.
دوره مقاومتی مطلق مطابق با دپلاریزاسیون و ریپلاریزاسیون است و دوره مقاومتی نسبی نیز به زمان هایپرپلاریزاسیون مربوط می شود.
بعد از اولین پتانسیل عمل دوره مقاومتی به دو صورت تعریف می شود:
دوره مطلق مقاومتی تقریباً کل مدت زمان پتانسیل عمل است، به علت غیرفعال شدن کانال های سدیمی است که معمولاً برای دپلاریزاسیون غشا باز می شوند که این کانال ها تا موقع هایپر پلاریزاسیون غیرفعال می مانند سپس کانال ها بسته می شوند و دوباره توانایی پاسخ به تحریک را پیدا می کنند.
دوره مقاومت نسبی بلافاصله دوره مقاومتی مطلق را دنبال می کند، وقتی که گیت های کانال پتاسیمی به منظور پایان دادن به پتانسیل استراحت باز می شود با رپلاریزاسیون غشا نفوذ پذیری غشا نسبت به پتاسیم به طور چشمگیری افزایش می یابد، یون های پتاسیم به سمت بیرون سلول حرکت می کنند و پتانسیل غشا را به حالت تعادل درمی آورند. این امر باعث می شود غشا کمی هاپرپلاریزاسیون شود یعنی پتانسیل غشا به صورت موقت منفی تر از حالت تعادل شود. تا این که با نفوذ پذیری پتاسیم به مقدار استراحت برمی گردد. برای دپلاریزاسیون دوم تحریک بزرگتری برای رسیدن به شروع تریشلد نیاز است. بازگشت پتانسیل استراحت به حالت تعادل، مشخص کننده پایان دوره مقاومتی نسبی می باشد.
دوره مقاومتی در فیزیولوژیِ قلبی مربوط به جریان یون هاست. در سلول های قلبی همانند سلول های عصبی جریان داخل و خارج سلول یون ها تبدیل به اختلاف ولتاژ فضای درون سلول نسبت به بیرون آن می شود، این تغییرات ولتاژ به پتانسیل عمل اشاره دارد. برخلاف سلول های عصبی پتانسیل عمل سلول های قلبی نزدیک به ۱۰۰میلی ثانیه است ( تغییراتش وابسته به نوع سلول و… است ) . بعد از شروع پتانسیل عمل سلول های قلب، سلول های قلبی به مدت زمانی نمی توانند پتانسیل عمل دیگری را شروع کنند ( که کمی کوتاه تر از مدت زمان پتانسیل عمل واقعی است ) این دوره زمانی اشاره به دوره زمانی مقاومتی دارد؛ که حدود ۲۵۰ میلی ثانیه طول می کشد و از قلب محافظت می کند. به طور کلاسیک دوره مقاومتی سلول های قلبی به دوره مقاومتی مطلق و دوره مقاومتی نسبی تقسیم می شود. در طول دوره مقاومتی مطلق سلول های قلبی پتانسیل عمل جدیدی را نمی تواند رخ دهد. در طول دوره مقاومتی نسبی پتانسیل عمل جدید سلول های قلبی می تواند تحت شرایط مناسبی رخ دهد. دوره زمانی مقاومتی سلول های قلبی می تواند نتایج مختلفی داشته باشد که علت تاکی کاردی[ ۳] [ ۴] هستند. نمونه هایی از تحریک در میوکارد یک فرم ورود مجدد هستند، چنین مواردی می تواند مکانیسم تهدیدکننده آریتمیهای قلبی باشد. امواج مارپیچی یاچرخان می توان می تواند در دهلیز هایافت شود که می تواند باعث فیبریلاسیون دهلیزی شود.


wiki: دوره مقاومتی (فیزیولوژی)