دورزن


معنی انگلیسی:
long-range

لغت نامه دهخدا

دورزن. [ زَ ]( نف مرکب ) دورپرتاب. دورانداز. تفنگ و جز آن که از فاصله دور بزند. تفنگ و اسلحه دیگر که از مسافت دور بر هدف اصابت کند. که پرتاب دور دارد: که تیررسی دور دارد؛ توپ دورزن ؛ تفنگ دورزن. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

دور پرتاب . دورانداز .

پیشنهاد کاربران

بپرس