دورر البرشت

دانشنامه آزاد فارسی

دورر آلبرشت. دورِر، آلبرِشت (۱۴۷۱م ـ۱۵۲۸)(Durer, Albrecht)
تابلوی شهسوار، مرگ و شیطان، اثر آلبرِشت دورِر
تابلوی شهسوار، مرگ و شیطان، اثر آلبرِشت دورِر
تابلوی شهسوار، مرگ و شیطان، اثر آلبرِشت دورِر
هنرمند آلمانی. شخصیت پیشگام رنسانس در شمال اروپا بود. در طراحی بسیار مهارت داشت و شاگرد پرشور طبیعت نیز بود. اسلوب های کنده کاری لوح چوبین و باسمه سازی را در حد کمال می دانست، و مجموعه های چاپی بسیاری پدید آورد؛ مجموعۀ چاپنقش های چوبیِ کتاب مکاشفات (۱۴۹۸م)، و چاپنقش هایی بر لوح مسی، ازجمله شهسوار، مرگ، و شیطان (۱۵۱۳)، ومالیخولیا (۱۵۱۴)، از آن جمله اند. گسترۀ نقاشی هایش، نقاشی های محرابی، تک چهره هایی بادقت در جزئیات، و چندین خودنگاری را دربر می گیرد. دورِر نخست نزد پدرش که طلاساز بود، و سپس در ۱۴۸۶م نزد میکائیل وُلگِموت (۱۴۳۴ـ۱۵۱۹م)، نقاش و حکاک چوب و صاحب کارگاهی بزرگ در نورنبرگ، شاگردی کرد. در ۱۳سالگی تک چهرۀ خود را در آینه طراحی کرد، که نخستین خودنگاری در تاریخ هنر اروپا، و بازتابی از نبوغ هنری اوست. از ۱۴۹۰م سفر به بسیاری از شهرها و مراکز هنری اروپا را درپیش گرفت، و هنر ایتالیا و هلند را بررسی کرد. در ۱۴۹۴م در نورنبرگ با اَگنس فرای، دختر موسیقی دانی موفق و ثروتمند، ازدواج کرد و در پاییز همان سال برای نخستین بار به ایتالیا رفت که حاصل آن مجموعه ای اتودهای آبرنگ از منظره است. در ۱۵۰۵ـ۱۵۰۷ بار دیگر به ایتالیا سفر کرد، و در ونیز اقامت گزید؛ این سفرها در زندگی هنری اش بسیار تأثیرگذار بود. دورر از یک سو از هنرمندانی همچون مانتنیا، پولّایوئولوو خانوادۀ بلّینی تأثیر گرفت، و از سوی دیگر دانش هنرمندان رنسانس، شوری در وی برانگیخت که موجب شد تا درک او از زیباییِ آرمانی متحول شود و از واقع گرایی پرتفصیلِ پیشین خود فاصله گیرد. در هنر دورر، بین روحیۀ گوتیک و صنعتگری شمال اروپا از یک سو، و جهان نگری عقلانی و گسترده از سوی دیگر، تعادل ـ و گاه تعارض ـ برقرار است. پانزده باسمۀ چوبی بزرگ کتابمکاشفه، که با متن آلمانی و لاتین در ۱۴۹۸م منتشر شد، شاهکارهایی در هنر گوتیک اند؛ عبوس و پرازدحام و در عین حال به طرز شگفت آوری بدیع. تابلوی زندگی مریم عذرا که حاصلِ دومین مسافرت دورر به ایتالیا است، با فضایی گشاده و نوین در ترکیب بندی، هنر بلّینی را تداعی می کند. نبوغ هنری دورر اصالتاً در آثار خطی اش تجلّی می یابد، و گراوورهای مسی، حکاکی های لوح چوبین، و طراحی هایش، مشهورترین و تأثیرگذارترین آثار اوست. شاهکارهایش در حکاکی خطی عبارت اند از سرنوشت (۱۵۰۰)، آدم و حوا(۱۵۰۴)،اسب بزرگ، واسب کوچک (۱۵۰۵، اتودهایی از تناسبات اسب)، اثر بزرگ مالیخولیا (۱۵۱۴؛ که نشان دهندۀ عطش پایان ناپذیر و اقناع نشدۀ همتای شمالی لئوناردو در دانش پژوهی است)، و شهسوار مرگ، و شیطان (۱۵۱۳). نیز مصیبت بزرگ (۱۴۹۸ـ۱۵۱۰م)، و مصیبت کوچک (۱۵۰۹ـ۱۵۱۱) مجموعه های نظرگیری از حکاکی های لوح چوبینِ اوست. طراحی هایش از تک چهره، و اتودهایش از حیوانات و گیاهان، ازجمله خرگوش، و تودۀ علف (آلبرتینا) نمونه هایی کم نظیرند. نقاشی، هیچ گاه در رأس اشتغالات هنری دورر قرار نداشت، گرچه خودنگاری هایش (۱۴۹۳م؛ لوور)، (۱۴۹۸م پرادو)، و (۱۵۰۴؛ مونیخ) جایگاهی شامخ در میان آثارش دارند، و نقاشی آدم و حوا، در موزۀ پرادو دستاورد زیبایی است از اتودهایش در هنر ایتالیا. آثارش شماری از نقاشی های محرابی را دربرمی گیرد، که از آن میان تابلوهای پرستش تثلیث (۱۵۱۱؛ وین)،ستایش مجوسان (۱۵۰۴؛ موزۀ اوفیتسی)، و چهار حواری۳۴ (۱۵۲۶؛ مونیخ) درخور ذکرند. سه کتاب به ترتیب دربارۀ اندازه گیری و ژرفانمایی (۱۵۲۵)، استحکامات و شهرسازی (۱۵۲۷)، و تناسب اندام انسان (۱۵۲۸)، از آخرین آثارش به شمار می روند.

پیشنهاد کاربران

بپرس