دوراغ

لغت نامه دهخدا

دوراغ. ( اِ ) دوغ و ماستی که شیر بر آن دوشیده باشند. و آن دراصل دوغ راغ بوده یعنی دوغی که از صحرا و کوه آورده اند و بر اثر کثرت استعمال ، دوراغ متداول است. ( از آنندراج ) ( از برهان ) ( از انجمن آرا ). شیراز. ( یادداشت مؤلف ). در مشهد دراغ می گویند. رجوع به شیراز شود.

فرهنگ فارسی

دوغ یاماست که آب آنراگرفته باشندوجرم آن بماند
( اسم ) دوغ و ماستی که شیر در آن دوشیده باشند .

فرهنگ معین

(اِ. ) دوغ و ماستی که آب آن را کشیده باشند.

فرهنگ عمید

دوغ یا ماست که آب آن را گرفته باشند و جرم آن باقی مانده باشد.

پیشنهاد کاربران

ماست خشک. . .
ماست پوستی. . .
. . . . . .
درخراسان شمالی فصل انگور که ازاواسط مرداد شروع میشود،
باغداران باخوردن نان انگور و" دوراغ "
( ماست خشک پوستی ) درالتذاذ

بپرس