دور پرواز

/durparvAz/

لغت نامه دهخدا

دورپرواز. [ پ َ ] ( ص مرکب ) که به مسافت دور پرواز کند. که تا فاصله های بسیار پرواز کند. که تواند به فاصله بسیار بپرد. کبوتران دورپرواز. که نیروی پرواز به دوردست دارد: آئروپلانهای ( هواپیماهای ) دورپرواز. ( از یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

که به مسافت دور پرواز کند .

پیشنهاد کاربران

بپرس