دور هم جمع شدن


معنی انگلیسی:
collect

مترادف ها

convene (فعل)
جمع کردن، گرد امدن، منعقد کردن، دور هم جمع شدن، تشکیل جلسه دادن، هم ایش کردن

پیشنهاد کاربران

Assemble
Round up
Gather up
To geathers lets exprience to success. Google One The best friend Method.

بپرس