دور مضمر

پیشنهاد کاربران

تسلسل ، سلسله ، ادوار و یا دَور های مصرح یا بدون واسطه و مضمر یا با واسطه.
الف - در طی برزخ های متوالی، عشق ها و زندگی های افراد انسانی ( منجمله نباتی و حیوانی ) عشق و زندگی خود خدای حقیقی و واقعی بطور مستقیم و بدون واسطه میباشند در قالب رویا های حقیقی و روشن در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین بموازات خواب ژرف سنگین، ژرف و شیرین نفوس مجرد یا من های افراد انسانی ( منجمله نباتی و حیوانی ) در نفس مجرد یا من واحد و بیکران وی به کمک حواس و غرایز و فهم و عقل بی نهایت وی بطور مطلق مستقل از کلیه پندارها، گفتار ها، رفتار ها یا اعمال نیک و بد دنیوی و بدون کوچکترین تبعیض و استثنائی بین افراد انسانی و آنهم در طول این سفر بسیار طولانی و دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو بهشت برین متوالی یعنی بین مبدء و معاد حقیقی و واقعی ( منظور از دیدگاه علمی و نه دینی ) همیشه تا لحظه بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر و بیداری و تولد دوباره در همین دنیا در مداری برتر و کمال یافته تر از قبل و نه تا وقت رسیدن به معاد و برپائی قیامت کبری و فصل برداشت محصول در آخرت بر اساس تصویر آسمانی - وحیانی - قرآنی در قالب سه کلمه به شکل:
...
[مشاهده متن کامل]

《دنیا - برزخ - آخرت》.
ب - در طی زندگی های متوالی دنیوی در مدارات، مراتب یا درجات فراوان تکاملی بین دو حد دنیوی؛ یکی نهایت نقصان و امکان اخس در پائین ترین حالت نشئگی طبیعی و دیگری نهایت کمال و امکان اشرف دنیوی در بالاترین حالت نشئگی طبیعی در طول سلسله دایره وار دهّر ها، عشق ها و زندگی های افراد انسانی ( منجمله نباتی و حیوانی ) عشق و زندگی بی آغاز و بی پایان، لایزال و جاودانه خود خدای حقیقی و واقعی میباشند بطور غیر مستقیم یا باواسطه یعنی به کمک غرائز و و حواس و احساسات، آرزو ها، امیال، هوا و هوس ها، خاطرات، اندیشه ها یا افکار، خیالات، تصورات، ابهامات و اوهامات و خرافات، سر ها و دل ها، دستان و پاها به اضافه انگشتان دهگانه، بطور کلی ؛ کالبد ها یا تن ها و یا بدن ها و قوای تفهمی و ادراکی یعنی فهم و عقل ناقص و محدود انسانی ( منجمله غرایز و حسیات نباتی و حیوانی ) و هر بار در یک درجه تکاملی برتر از قبل .
هدف نهائی یا غائی این حرکت یا سفر کلی و دایره وار دنیوی باز گشت به نظام احسن و اشرف آفرینش مبدئی یا اولیه در معاد میباشد و نه حضور انسان در دادگاه عدل الاهی بر اساس حکمت های موسائی - تورائی ؛ ایسائی - ایوان - گلیئی ( انجیلی ) ؛ محمّدی - قرآنی ؛ زرتشتی - اوستائی ؛ هندوئی و بودائی - وِدائی و اُپانی شادی و امثالهم و اعم و ذالک و ایکس و ایگرگ و زِد ( x, y, z )
نوسانات طبیعی لیل و نهار یا دور های متوالی شب و روز و گردش هفته و ماه و فصول و سال باطل و بیهوده نمی باشند بلکه تقلید طوطی وار آیات و روایات و احادیث انبیا و اولیا و تکرار عادت وار یا معتادانه وضو گرفتن و اقامه نماز های پنجگانه و یومیه و تکرار سفر های زیارتی سالانه به اورشیلم و مکّه و واتیکان و امثالهم و اعم و ذالک. البته با کمال احترام و فرو آوردن سر تعظیم و ابراز تواضع و فروتنی و ناچیز بودن در پیشگاه والا و اعلای انبیاء و اولیاء دینی و پیروان موئمن کلام ها و سنت های آنان.