دور فرودی

لغت نامه دهخدا

دورفرودی. [ ف ُ ] ( حامص مرکب ) حالت و صفت دورفرود. عمق. گودی. ژرفا. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به دورفرود شود.

فرهنگ فارسی

حالت و صفت دور فرود . عمق .

پیشنهاد کاربران

بپرس