دیکشنری
مترجم
بپرس
دور سپوز
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
دورسپوز. [ س ِ ] ( نف مرکب ) سپوزکار. دفعدهنده. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به دورسپوزی شود.
فرهنگ فارسی
سپوز کار . دفع دهنده .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها