دیکشنری
مترجم
بپرس
دور حولی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
دورحولی. [ ] ( اِ مرکب ) دورخولی. رجوع به دورخولی و دور حولة و تحفه حکیم مؤمن شود.
فرهنگ فارسی
دور خولی .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها