دور از ایدر

پیشنهاد کاربران

دور از ایدر ؛ خدانکرده. ( یادداشت مؤلف ) . دوراز حالا. دور از اینجا : و در ولایت دو دشمن دور از ایدر اگر یک تا موی بر سر پادشاه کژ گردد العیاذ باﷲ خون دویست هزار مرد در این ولایت به دو جو نیرزد. ( اسکندرنامه نسخه سعید نفیسی ) .
دور از ایدر
وُ گر دور از ایدر تو گردی هلاک
از ایران برآید یکی تیره خاک
شاهنامه
. . . . . .
معادل دور از جان امروزی است.

بپرس