دیکشنری
مترجم
بپرس
دودگون
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
دودگون. ( ص مرکب ) دودی. به رنگ دود. دودرنگ. ( یادداشت مؤلف ). ادکن. ( زمخشری ). دودفام. تیره. تار.
فرهنگ فارسی
( صفت ) تیره تار .
فرهنگ معین
(ص مر. ) تیره ، تار.
فرهنگ عمید
به رنگ دود، دودی، تیره وتار.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها