دودهنج

لغت نامه دهخدا

دودهنج. [ هََ ] ( اِ مرکب ) دودهنگ. دودآهنج. دودآهنگ. ( از ناظم الاطباء ) ( از برهان ). همان دودآهنگ است. ( آنندراج ). رجوع به دودآهنج و دودآهنگ در همه معانی شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - دود کش ( حمام مطبخ بخاری ) تنوره ( گلخن مطبخ ) . ۲ - پارچه سفالی که برای گرفتن دوده جهت ساختن مرکب بالای چراغ تعبیه کنند .

فرهنگ عمید

= دودآهنگ

پیشنهاد کاربران

بپرس