صفویان دودمانی ایرانی و شیعه بودند که در سال های ۸۸۰ تا ۱۱۱۴ خورشیدی ( برابر ۱۱۴۸–۹۰۷ قمری و ۱۷۳۶–۱۵۰۱ میلادی ) به مدت ۲۳۵ سال بر ایران فرمانروایی کردند. شاهنشاهی صفوی را شاه اسماعیل یکم که در سال ۸۸۰ ش - ۱۵۰۱ م در تبریز تاجگذاری کرد، بنیان گذاشت و آخرین شاه صفوی، شاه سلطان حسین بود که در سال ۱۱۰۱ خورشیدی از هوتکیان شکست خورد و بعداً نادرشاه افشار در سال ۱۱۱۴ خورشیدی سلسلهٔ صفویان را برانداخت.
... [مشاهده متن کامل]
دوره صفوی از مهم ترین ادوار تاریخی ایران به شمار می آید؛ چرا که با گذشت نهصد سال پس از نابودی شاهنشاهی ساسانی یک دولت متمرکز ایرانی توانست بر سراسر ایران آن روزگار فرمانروایی نماید. بعد از اسلام، چندین پادشاهی ایرانی مانند، طاهریان، صفاریان، سامانیان، بوییان و زیاریان ( در دوران مرداویج ) روی کار آمدند اما هیچ کدام نتوانستند تمام ایران را زیر پوشش خود قرار دهند و میان تمام نواحی و مناطق جغرافیایی ایران در آن دوران یکپارچگی پدید آورند.
از جنبه های ویژهٔ خاندان صفویه در دوران پس از اسلام ایران، رسیدن اصل و نسب و تبار آن ها به صوفیان است. این جنبهٔ تمایز پادشاهی صفویه سبب مقایسه آن ها با پادشاهی پیش از اسلام ساسانی می شود، دودمانی که پایه گذاران آن از ردهٔ موبدان زرتشتی بودند و دین زرتشتی را به عنوان دین رسمی کشور اعلام کردند. بسیاری از جزئیاتِ اولیهٔ طریقت صفویه نامشخص است. یکی از نقاط عدم اطمینان، ماهیت دقیق اعتقادات مذهبی آنهاست. در اصل، به نظر می رسد که آنها اعتقادات اهل سنت داشتند، اما گفته می شود که در دوران خواجه علی، تحت تأثیر حامیان اصلی خود - قبایل ترکمن که به یک برند محبوب شیعیان پایبند بودند، به سمت شیعیان گرایش پیدا کردند. علیرغم تحقیقات اخیر، منشأ خانواده صفویه هنوز مبهم است. به نظر می رسد شواهدی که داریم نشان می دهند که این خانواده اهل کردستان بوده است. آنچه مسلم به نظر می رسد این است که صفویان، بومیِ ایرانی بودند و به زبان ترکی آذری صحبت می کردند که در آذربایجان به کار می رفت. فقدانِ اطلاعاتِ موثقِ ما از آنجا ناشی می شود که صفویان پس از تأسیس دولت صفوی، عمداً اصل و نسبِ خود را جعل کردند. هدف اساسی آنها در ادعای اصل و نسب شیعی این بود که خود را از عثمانی ها متمایز کنند و آنها را قادر سازد تا همدردی همهٔ عناصر دگرگرا را جلب کنند. برای این منظور، آنها به طور سیستماتیک هر مدرکی را که نشان می داد شیخ صفی الدین اسحاق، مؤسس طریقت صفوی، شیعه نبوده ( او احتمالاً سنی مذهب شافعی بوده است ) را از بین بردند و برای اثباتِ اینکه صفویان، سیّد، یعنی از اولاد مستقیم پیامبر بودند، شواهدی جعل کردند. آنها شجره نامهٔ مشکوکی ساختند که تبار خاندان صفوی را از هفتمین امامِ شیعهٔ دوازده امامی، موسی الکاظم، ردیابی می کرد؛ شجره نامه ای که منابع متأخر صفوی از آن به شدت پیروی می کنند.
... [مشاهده متن کامل]
دوره صفوی از مهم ترین ادوار تاریخی ایران به شمار می آید؛ چرا که با گذشت نهصد سال پس از نابودی شاهنشاهی ساسانی یک دولت متمرکز ایرانی توانست بر سراسر ایران آن روزگار فرمانروایی نماید. بعد از اسلام، چندین پادشاهی ایرانی مانند، طاهریان، صفاریان، سامانیان، بوییان و زیاریان ( در دوران مرداویج ) روی کار آمدند اما هیچ کدام نتوانستند تمام ایران را زیر پوشش خود قرار دهند و میان تمام نواحی و مناطق جغرافیایی ایران در آن دوران یکپارچگی پدید آورند.
از جنبه های ویژهٔ خاندان صفویه در دوران پس از اسلام ایران، رسیدن اصل و نسب و تبار آن ها به صوفیان است. این جنبهٔ تمایز پادشاهی صفویه سبب مقایسه آن ها با پادشاهی پیش از اسلام ساسانی می شود، دودمانی که پایه گذاران آن از ردهٔ موبدان زرتشتی بودند و دین زرتشتی را به عنوان دین رسمی کشور اعلام کردند. بسیاری از جزئیاتِ اولیهٔ طریقت صفویه نامشخص است. یکی از نقاط عدم اطمینان، ماهیت دقیق اعتقادات مذهبی آنهاست. در اصل، به نظر می رسد که آنها اعتقادات اهل سنت داشتند، اما گفته می شود که در دوران خواجه علی، تحت تأثیر حامیان اصلی خود - قبایل ترکمن که به یک برند محبوب شیعیان پایبند بودند، به سمت شیعیان گرایش پیدا کردند. علیرغم تحقیقات اخیر، منشأ خانواده صفویه هنوز مبهم است. به نظر می رسد شواهدی که داریم نشان می دهند که این خانواده اهل کردستان بوده است. آنچه مسلم به نظر می رسد این است که صفویان، بومیِ ایرانی بودند و به زبان ترکی آذری صحبت می کردند که در آذربایجان به کار می رفت. فقدانِ اطلاعاتِ موثقِ ما از آنجا ناشی می شود که صفویان پس از تأسیس دولت صفوی، عمداً اصل و نسبِ خود را جعل کردند. هدف اساسی آنها در ادعای اصل و نسب شیعی این بود که خود را از عثمانی ها متمایز کنند و آنها را قادر سازد تا همدردی همهٔ عناصر دگرگرا را جلب کنند. برای این منظور، آنها به طور سیستماتیک هر مدرکی را که نشان می داد شیخ صفی الدین اسحاق، مؤسس طریقت صفوی، شیعه نبوده ( او احتمالاً سنی مذهب شافعی بوده است ) را از بین بردند و برای اثباتِ اینکه صفویان، سیّد، یعنی از اولاد مستقیم پیامبر بودند، شواهدی جعل کردند. آنها شجره نامهٔ مشکوکی ساختند که تبار خاندان صفوی را از هفتمین امامِ شیعهٔ دوازده امامی، موسی الکاظم، ردیابی می کرد؛ شجره نامه ای که منابع متأخر صفوی از آن به شدت پیروی می کنند.