دودستی به چیزی چسبیدن

اصطلاحات و ضرب المثل ها

معنی اصطلاح -> دودستی به چیزی چسبیدن
چیزی را بسیار دوست داشتن و از آن جدا نشدن
مثال:
- این ها از آن دسته مردم اند که تا به پُست و مقامی می رسند، دودستی به آن می چسبند و برای نگهداری آن به هر پَستی و خفتی تن می دهند.
- همین نان بخورونمیر را هم باید دودستی بچسبیم که از دستمان نرود.

پیشنهاد کاربران

بپرس