دودست زدن. [ دُ دَ زَ دَ ] ( مص مرکب ) برهم زدن دو دست از روی نشاط و خوشحالی. چپه زدن صفق. دستک زدن. ( از یادداشت مؤلف ). || دست افشانی کردن. کنایه از خوشحالی کردن است. ( از آنندراج ).
فرهنگ فارسی
بر هم زدن دو دست از روی نشاط و خوشحالی .
پیشنهاد کاربران
دودست زدن ؛ بر هم زدن دو دست. رجوع به این ترکیب در ردیف خود شود.