آفاق به پای ماه ما فرسنگی است
وز ناله ما سپهر دودآهنگی است.
خاقانی.
آتشی چون سیاه دود به رنگ کآورد سر برون ز دودآهنگ.
نظامی.
حجره ای با چهار دودآهنگ بر دل و دیده چون نباشدتنگ.
نظامی.
اگر چه ز آتش سودا چو خصمت دلی دارد چو دودآهنگ لاله.
کمال الدین اسماعیل.
|| دودآهنج. پارچه سفالی که جهت گرفتن دوده از برای ساختن مرکب بر بالای چراغ تعبیه کنند. ( از برهان ) ( ازآنندراج ) ( از ناظم الاطباء ).