اصطلاحات و ضرب المثل ها
رنج بردن در طلب چیزی به خصوص تحصیل علم و دانش.
پیشنهاد کاربران
قدیما چون برق نبود برای درس خوندن در شب مجبور بودند که با چراق نفتی کتاب و میز مطالعه رو روشن کنند و این چراغ ها دود بسیار زیادی تولید میکرد و باعث سرفه و سرازیر شدن اشک از چشم انسان میشد. رنج و زحمت باسواد شدن و به یک جایی رسیدن و عالم و دانشمند شدن را در قدیم شب زنده داری و خوردن دود چراغ میگفتند.
دود چیزی تو چشم کسی رفتن: [عامیانه، کنایه ] سودش به کسی و زیانش به دیگری زسیدن.
دود چراغ خوردن : [عامیانه، کنایه ] زحمت کشیدن، تحمل رنج کردن، استخوان خرد کردن.
اُستخون خرد کردن
لهجه و گویش تهرانی
زحمت زیاد کشیدن ، دود چراغ خوردن
لهجه و گویش تهرانی
زحمت زیاد کشیدن ، دود چراغ خوردن
کنایه ای از صبر کردن زیاد