لغت نامه دهخدا
دودمه. [ دُ دَ م َ / م ِ ] ( ص نسبی ) با دوبار دم. که دوبار دم دیده یا کشیده باشد. پلو یا چلوی شب مانده که روز دوباره گرم کنند. ( یادداشت مؤلف ).
فرهنگ فارسی
فرهنگستان زبان و ادب
اصطلاحات و ضرب المثل ها
مترادف ها
دود مه، مه غلیظ، مه و دو، هوای الوده به دود و بخار
پیشنهاد کاربران
دودمه یک سبک سیه زنی در محرم و ایام شهادت هست که متولی آن ترک ها است که در شهر تبریز این سبک به وجود آمد.
و در ایام محرم این سبک بیشتر استفاده می شود.
و در ایام محرم این سبک بیشتر استفاده می شود.