دود دل خالی کردن ؛ خلاصی خاطر از کاری. ( ناظم الاطباء ) . درد دل بیرون دادن. ( آنندراج ) . شمتی از غمهای دردناک بزبان آوردن :
پر ز دست خویش چون غلیان کدورت می کشم
همدمی کوتا ز خود دود دلی خالی کنم.
تأثیر ( از آنندراج ) .
پر ز دست خویش چون غلیان کدورت می کشم
همدمی کوتا ز خود دود دلی خالی کنم.
تأثیر ( از آنندراج ) .