دود خوار

لغت نامه دهخدا

دودخوار. [ خوا / خا ] ( نف مرکب ، اِ مرکب ) مطبخی و گلخن تاب. ( ناظم الاطباء ) ( از برهان ). || غلیان کش و تنباکوکش. ( ناظم الاطباء ) ( برهان ). || نام پروانه ای که دور چراغ می گردد. ( ناظم الاطباء ). نام پرنده ای است. ( برهان ).

فرهنگ فارسی

مطبخی و گلخن تاب . غلیان کش و تنباکو کش .

پیشنهاد کاربران

بپرس