دود خاستن. [ ت َ ] ( مص مرکب ) دود برخاستن. دود بلند شدن. دود برآمدن. ( یادداشت مؤلف ) : سرو دودی است که از آتش دل خاسته است تا که زد از نفس گرم به بستان آتش.صائب.رجوع به دود برخاستن شود.