دود به سر یا بر سر کسی رفتن

پیشنهاد کاربران

دود به سر یا بر سر کسی رفتن ؛ دود از سر کسی برخاستن. کنایه است از سخت متعجب و اندوهگین و مضطرب و پریشان شدن :
همی گفت و می رفت دودش به سر
که این است پایان عشق ای پسر.
سعدی.
بر سر خاکسار دود برفت
در دکان ببست و زود برفت.
سعدی.

بپرس