دوتخمه


معنی انگلیسی:
mongrel

لغت نامه دهخدا

دوتخمه. [ دُ ت ُ م َ / م ِ ] ( ص نسبی ) خشوک و حرامزاده. ( ناظم الاطباء ). || مولودی که پدر آن سیاه و مادر آن سپید بود و بالعکس. || هر حیوان و نباتی که از دو جنس مختلف بوجود آمده باشد. ( ناظم الاطباء ). اکدش. اسب دوتخمه. دورگه. که پدر عربی و مادر ترکمانی دارد. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ معین

( ~. تُ مِ ) (ص مر. ) ۱ - هر گیاه و جانور که از دو جنس مختلف بوجود آمده باشد. ۲ - مولودی که پدر او سیاه و مادرش سفید باشد یا بعکس ، دو تیره . ۳ - حرامزاده ، خشوک .

فرهنگ عمید

ویژگی انسان یا حیوانی که از دو نژاد باشد، آن که پدرش از یک نژاد و مادرش از نژاد دیگر باشد، دورگه، اکدش.

فارسی به عربی

هجین

پیشنهاد کاربران

بپرس